عشق را از ریشه گیاه عشقه می دانندکه گیاهی بدون ریشه است به نام لبلاب، که وقتی بر درختی بپیچد آن را خشک میکند.

عشق صوری درخت جسم صاحبش را، خُشک و زردرو می‌کند،

اما عشق معنوی بیخ درخت هستی اعتباری عاشق را خشک سازد و او را از خود بیزار میکند.

عشق در لغت افراط در دوست داشتن و محبت تام معنی کرده‌اند

به همین دلیل به شدت دوست داشتن . شیفتگی ، دلدادگی . لذت ، کیف را عشق نامیدند

البته عشق را به شرح زیر هم تعریف کرده اند

 لذتی مثبت است که موضوع آن زیبایی است

همچنین احساسی عمیق، علاقه‌ای لطیف یا جاذبه‌ای شدید است که محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد

اما محدودیت در فکر و عملکرد دارد و می‌تواند در حوزه‌هایی غیرقابل تصور ظهور کند.

گاهی عشق بیش از حد می‌تواند شکلی تند و سخت و غیرعادی به خود بگیرد که گاه زیان‌آور و خطرناک است

و گاه موجب احساس شادی و خوشبختی می‌شود.

عشق یکی از عواطف بسیار مهم انسانهاست.

عشق می تواند منبع شادی و رضایت از زندگی باشد.

اما به اشتباه عده ای تصور می کنند که هر جوشش علاقه و کشش و محبتی به طرف مقابل به معنای عشق ورزیدن است .

این عده و بسیاری از افراد دیگر حتی با مفهوم واقعی عشق نیز آشنا نیستند.

عشق دارای معنا و مفهوم خاصی است و شامل خصوصیات ارزشمندیست که معنی وکیفیت زیبایی به زندگی می بخشد.

مطالعات مهم واساسی روانشناسی که در زمینه عشق انجام شده نشان می دهد که این احساس و عاطفه مثبت دارای چهار ویژگی است :

توجه. اهمیت دادن، مراقب بودن و محافظت و حمایت از دیگری.