به افق سوگند می مانم

مدتی است که به مخیله ام رسوخ کرده از اینجا بروم

تاب تحملم تاب شده

و کاسه صبرم لبریز

می اندیشیدم ، رفتن می تواند دوای دردم باشد

لااقل من راحت می شدم

نمی دیدم

نمی شنیدم

درک نمی کردم

استخاره کرده ام

به ماندنم رای داده است

و باید بمانم

گفته اند ، بمان !!! به قولی:

باید دید و درد کشید

به افق سوگند خواهم ماند

نه برای آنکه ثابت کنم هستم

نه می مانم تا خاری باشم در چشم

و استخوانی در گلوی  کسانی که داد انسان بودن می زنند

  • برباد رفته

شعر زیبای:حسابِ ما و پدر را جدا جدا بنویس...

از آسمان به کجا آمدم خدا؟ بنویس
از آن دقیقه ی اول، از ابتدا بنویس
چطور شد که پدر اشتباه فاحش کرد؟
و سیب، وسوسه شد دست بر قضا؟ بنویس
گناه سیب خوری با پدر، قبول، ولی
برای عذر گناهش خودت بیا بنویس -
زمینه ساز گناه پدر خودت بودی
بهشت و تابلوی ممنوع؟ ها، چرا؟ بنویس
«هُوَ حریصُ الی ما مُنِع» کلام تو نیست؟
تو نقطه ضعفِ پدر داشتی خدا، بنویس -
تراژدی غم انگیزِ سیب، بازی بود
که بار عشق بیفتد به دوش ما، بنویس
من از گناه پدر شاکی ام، به ما بد کرد
حسابِ ما و پدر را جدا جدا بنویس

شعری زیبا از جناب آقای:

محمدحسین ملکیان

http://toppoembox.blog.ir/1396/09/01/M1969

  • برباد رفته

باران را دوست دارم ولی نه برای زلزله زدگان

باران که می بارد ، بوی خاک نم خورده فضای شهر کویری را پر میکند

کویریان گمان دارند که بوی خاک نم خورده ، بوی باران است!!

و چه دلنشین میشود صبحی که با بوی باران آغاز میشود

فارغ از همه ریا کاریهای زمانه و اهل دنیا

زندگی زیباست

حتی کمک به کسی که میدانی خنجرت زده هم زیباست

امروز سرشار از زندگی هستم

پر از شادی بارش باران

کاش باز هم ببیارد

گرجه ته دلم دلواپس هم وطنان زلزله زده ام هستم

زنی را تجسم می کنم که زیر باران فرزند خردسالش را در آغوش گرفته

پیرمردی را می بینم که با دستان پینه بسته اش دنبال سرپناهی است

و افسوس که دستم کوتاست از کمک رسانی...

  • برباد رفته

فروش پتوی بی کیفیت با سوء استفاده از نام کمک به زلزله زدگان

آرام شده ام ، تازه از راه رسیده ام وبرای نفس چاق کردن زمان میخواهم

می اید پیشم و آهسته می گوید:

همه جور کاسبی را دیده بودیم ، تنهامانده بود کاسبی با زلزله!!!

متوجه منظورش نمیشوم

با سر سوال می کنم :یعنی چه؟

میگوید فلان کانال تلگرام را دیده ای؟

می گویم عضوم کرده اند و من سرسری مطالبشان را رد میکنم!

میگوید تبلیغ فلان پتو را دیده ای؟

می گویم بله مگر اتفاقی افتاده است؟

ارام می گوید : نه این شرکت پیو بافی که تازه زاه افتاده و اصلا هم کارش خوب نیست

اسپانسر این کانال است

و در کانال برای کمک به زلزله زدگان درخواست خرید همین پیو را داده اند

شما پول را میریزی به حساب مدیر کانال

انها پتوی مورد نظر را به اسم شما می خرند

و می فرستند مناطق زلزله زده

می گویم :خوب مگر بد است؟

می گوید : نه نفس کار عالی است

اما این پتو با این قیمت خیلی گران است

و شائبه پورسانت را ایجاد می کند

می گویم: بگذار در دنیای خودم دنبال خوشبختی باشم

مرا یارای برابری با زمانه نیست

  • برباد رفته

باران امد با بوی خاک نم خورده همیشگی

ذهنم را می کاوم

برای دوباره بودن

برای دوباره شدن

باید از کینه ها خود را خالی کنم

باید خانه تکانی کنم

باران بارید و مرا شرمنده خودش کرد

باران آمد با صدای دلنشینش

گرچه چون همیشه فرصت دیدار کم بود

اما آمد و هنوز در کوچه های شهرم جای پایش را میشود دید

باران آمد با شکوه همیشگیش

با رویائی وروانی جاویدانش

بوی خاک باران خورده فضای شهر را پر کرده

اینجا کویر است و باران با بوی خاک همراه

زیباست آمدن ناز بانوی من ، باران پر بار و خوش قدم

  • برباد رفته

بغض دوباره آسمان وبی لیاقتی ما....

خیلی وقت است که آسمان بغض کرده

ولی عقده گشائی نمی کند!!!

سینه آسمان پر است از ابرهای خاکستری رنگ درد و غصه!!!

اما بغضش باز نمی شود!!

سالهاست صدای فریاد دردآور  ابر، در گوش کوچه پس کوچه های شهر ما، طنین نینداخته

سالهاست دلمان برای گریه ابر تنگ شده

مدتهاست که شهرم لباس برفی سفید را بر تن نکرده

دیگر برای برف بازی ، فرصتی پیش نیامده

اصلا یادمان رفته پائیز و زمستان با گریه شادی آور برف چقدر زیباترست!!

گریستن ابر ، زیباترین گریه دنیاست

تنها گریه ای که همه دوستش دارند!!!

هارمونی زیبای صدای ناودان را فراموش کرده ایم

خیلی وقت است که ارکستر صمفونی زیبای غرش ابر و چک چک قطره های باران

در شهر جائی برای اجرای برنامه اش ندارد!!

به گمانم ابرها هم با ما قهر کرده اند

آنها هم بر لیاقت ما برای گریستن، شک دارند!!

امروز اسمان شهرم ابری است

آسمان مثل این چند سال بغض کرده

ولی گمان نکنم بغضش به گریه ای زیبا منجر شود

دلم تنگ است برای باریدن باران

برای شرشر چکه های باران در ناودان کوچه پس کوچه های گاه گلی!!

دلتنگ پارو کردن برف از پشت بام هستم

و در رویا ، با برف بازی می کنم

آدم برفی می سازم

و به دماغ هویجی اش  تلنگر می زنم

آسمان باز هم ببار

اسمان تو دیگر با ما قهر نکن

تو به لیاقت ما نیندیش

که زمین محتاج توست

زمین چشم انتظار نگاه دوباره توست

آسمان عقده گشائی کن

متظر نعره های بلندت هستیم

  • برباد رفته

دارد دیر میشود

من گمان دارم ، باید دست به دست هم بدهیم

باید دوباره به هم اعتماد کنیم

باید دوباره فعل خواستن را صرف کنیم

ما می توانیم

سرزمینم ، عرصه شلاق نامردان دنیاست

کشورم طوق غم عالم به گردن دارد وبس

ما باید دوباره برخیزیم

این سرزمین به کاوه ای دیگر نیاز دارد

ما باید فکری بکنیم

باید دوباره از نو شروع کنیم

ولی اینبار نگذاریم کسی با حقمان بازی کند

ماباید دست بکار شویم

باید همه قانون ها را دوباره بنویسیم

باید آغاز کنیم

دارد دیر میشود

  • برباد رفته

متن ترانه درد شخصی

ترانه سرا: افشین مقدم

با تمام وجود غمگینم مث وقتی که زن نمیسازه
مث وقتی که دوست میمیره مثل وقتی که تیم میبازه
با تمام وجود غمگینم مثل اوقات تلخ تنهایی
فکر کردن به ...... با رویا شرم احساس .......
با تمام وجود غمگینم لول تریاک زیر این تخته
دست و پاهامو با طناب نبند ترک اعتیاد واقعا سخته
با تمام وجود غمگینم مرگ جزئی از آرزوم شده
بهتره شعرمو شروع کنم باز سیگار من تموم شده
با تمام وجود غمگینم با تمام وجود غمگینم
با تمام وجود غمگینم شادی ام مال سال ها قبله
چشم باز ایستاده میخوابم مث اسبی که توی اسطبله
با تمام وجود غمگینم کشورم نفت به جهان میده
شهرونداش مث سربازن همه چی بوی پادگان میده
با تمام وجود غمگینم تشنه ام مثل فیل بی خرطوم
رو سرابم دقیق شه چشمام عاج من خورد میشه با باتوم
با تمام وجود غمگینم با تمام وجود غمگینم
با تمام وجود غمگینم حق آزادیم انتزاعی شد
وای هفتاد ملیون مثل من درد شخصیم اجتماعی شد

  • برباد رفته

کمکم کنید ، کمک

آی مردم ، دارم داد می زنم

فریاد می کنم که من خسته ام

این وبلاگ دلیلی شده تا دلتنگی هایم را بنویسم

تا گیری پیدا میکنم ، می نویسم

ببخشیدم اگر بی پروا هستم

اگر زشت می نویسم

اگر ادبیات را رعایت نمی کنم

اگر زیبا نمی نویسم

بخدا دارم منفجر می شوم

کاش نمی دیدم

کاش نمی فهمیدم!!!

بازهم می گویم:

ادعائی ندارم

من یک انسان هستم

حتی معمولی تر از معمولی

نرمال هم نیستم

چون زندگیم مثل بقیه نیست

اما درد می کشم

کمکم کنید

کمک

درد بی عدالتی و ظلم ، گلویم را می فشرد

درد تبعیض و پارتی بازی ، آزارم می دهد

درد دور زدن قانون

درد اجرای قانون برای فقط برای دیگران

درد وتوی قانون برای خودی ها

سینه ام را تنگ کرده است

کاش راهی پیدا می شد

کاش میتوانستم آرام باشم

آرامش ، گم شده همیشگی من است

  • برباد رفته

حال و هوایم بارانی است امشب باران می بارد!!

حال و هوایم بارانی است!!!

امروز و یا امشب باران خواهد بارید!!!

امیدوارم ، طوفان نشود

طوفان ها بلای جان من هستند!!!

من را ویران میکنند!!!

و زبان دراز من گلایه میکند

فریاد میزند

و این فریاد برای خیلی ها دلخراش است!!

کولاکی میشود که نمی توانم جوابگویش باشم

برف پا کن من خیلی ضعیف شده است

تازه خیلی وقت ها هم گیر می کند

نفسم میگیرد

و دیگر بخار آبی از دهانم خارج نمیشود

حال و هوایم بارانی است

امشب باران می بارد!!

  • برباد رفته
به جز از عشق
که اسباب سرافرازی بود
آزمودیم همه
کار جهان بازی بود