۱۷۶ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

همانی باش که خودت می خواهی

در حوالی این دنیا؛

نه صادق به زندگی هدایت شد،

نه فروغ از ناامیدی به امید رسید،

و نه سهراب قایقی ساخت تا به شهر رویاهایش رسد!

قلم و کاغذ کارشان بازیست با ذهن،

تا روزمان را به شب و ماهش دلخوش کنند!

خوشبخت باشید...

همان باشید که میخواهید.

اگر دیگران آن را دوست ندارند.

بگذارید دوست نداشته باشند.

ولی تو همیشه همانی باش که خودت دوست داری...

  • برباد رفته

برای خوزستان و اهواز زیبا

.

از ا هــوا ز
فقط یک (از) باقی مانده
بی هوا
این روزها تمام کارون از چشمم میچکد
و مرهمی جز قلم ندارم
کاش می توانستم کاری کنم
مثلا نقشه را از میانه تا کنم تا
آسمان آبی برسانم به سرزمین عشق

یا مثلا سدها را خراب کنم
و یا شاید سیل همدلی را برسانم
به اهواز همچون سرپل ذهاب
اما فقط میتوانم
واژه ها را با عشق ردیف کنم
تا شاید مرهمی شود
بر ریه های خاک گرفته
و قلب های مهربانشان
دیاری که روزگاری برای بودنش

از جانشان گذشتند هنوز هست
اما هنوز هم می جنگند
برای دیارشان و برای بودن
دست هایم توان
گردگیری شهرتان را ندارد
اما کاش بتوانم
با واژه ها گردی از دلتان بتکانم
تمامِ بودنم نذرِ یک نفسِ عمیق
و استشمام
هوای پاک کنار کارون برایتان
ارزو دارم

  • برباد رفته

ماعادت کرده ایم

در کودکی به دنبال کشف حقایق هستیم
همه چیز را کشف کنیم
در حیرت جهانی ناشناخته که پا به آن گذاشته ایم
ما بزرگ میشویم اما هیچ کدام از این معمای کودکی را کشف نکردیم
فقط فراموش کردیم
چه معمایی از این بزرگتر
ما بزرگ شدیم ولی عاقل نه
عاقل آن کودک 5 ساله ایست که در جستجو قدم گذاشته
نه ما که عقب نشستیم
جسم ما بزرگ شد و روح ما کوچک
ما عادت کردیم .

  • برباد رفته

متنی درباره سنجاق قفلی

سنجاق قفلی ها را دوست دارم
ازهمان کودکی دوستشان داشتم
نه اینکه حس نوستالژی باشند ها !  نه !
آنها بانی وصل اند اما خودشان بی وصل میمانند
خم میشوند ؛
 ولی خم به ابرو نمیآورند
زنگ میزنند ؛
 کج میشوند ولی خودشان زنگار به دلت نمیزنند ..
تیزند ؛یکرنگ ؛ ساده و بی آلایش..
کاش هیچ وقت سنجاق زندگی گم نشود،
همان سنجاقی که تو را به این زندگی وصلت میکند،
حسی که درون هر آدمی زنده است،
شاید حسی قشنگ باشد از یک دوست
یک همراهی ....
که به تو یاداوری کند امید و زندگی را  ،
شاید آدم هایی باشند که تو را همراهی کرده اند تا بدین جا برسی،
شاید حسی قدیمی که هروقت زنده میشود سرشار از شور و شوق میشوی..
 آدم ها همه سنجاق هایی دارند که به زندگی وصلشان میکند،
حالیشان میکند که به این زندگی چقدر وابسته اند

  • برباد رفته

شعر من با توام از سیمین بهبهانی

من با تو ام ای رفیق ! با تو

همراه تو پیش می نهم گام

در شادی تو شریک هستم

بر جام می تو می زنم جام

من با تو ام ای رفیق ! با تو

دیری ست که با تو عهد بستم

 همگام تو ام ،‌ بکش به راهم

همپای تو ام ، بگیر دستم

پیوند گذشته های پر رنج

اینسان به توام نموده نزدیک

 هم بند تو بوده ام زمانی

در یک قفس سیاه و تاریک

رنجی که تو برده ای ز غولان

بر چهر من است نقش بسته

 زخمی که تو خورده ای ز دیوان

بنگر که به قلب من نشسته

 تو یک نفری ... نه !‌ بیشماری

هر سو که نظر کنم ، تو هستی

یک جمع به هم گرفته پیوند

یک جبهه ی سخت بی شکستی

زردی ؟ نه !‌ سفید ؟ نه !‌ سیه ، نه

بالاتری از نژاد و از رنگ

تو هر کسی و ز هر کجایی

من با تو ، تو با منی هماهنگ

  • برباد رفته

مختصری از سیمین بهبهانی

سیمین بهبهانی با نام شناسنامه ای سیمین خلیلی

متولد بیست و هشتم تیرماه ۱۳۰۶ در شهر تهران است.

بهبهانی در طول ۸۷ سال عمر خود ۲۰ کتاب منتشر کرده است که حاوی بیش از ۶۰۰ غرل هستند.

او به نمیای غزل نیز معروف است.

سیمین بـِهْبَهانی نویسنده و غزل‌سرای معاصر ایرانی است.

او به خاطر سرودن غزل فارسی در وزن‌های بی‌سابقه به «نیمای غزل» معروف است.

پدرش عباس خلیلی شاعر ، نویسنده و روزنامه نگار بوده است.

که به دوزبانت فارس یو عربی تسلط داشت و حدود یازده هزار بیت از اشعار شاهنامه را به عربی ترجمه کرده است.

پدر و مادر سیمین که در سال 1303 ازدواج کرده بودند،

در سال 1310 از هم جدا شدند

و مادرش با عادل خلعتبری (مدیر روزنامه آینده ایران) ازدواج کرد و صاحب سه فرزند دیگر شد.

سیمین هم خود ابتدا با حسن بهبهانی ازدواج کرد و با نام فامیلی همسر خود نام بردار شد

هر چند بعدتر با منوچهر کوشیار ازدواج کرد اما شهرت هنری خود را بر اساس نام خانوادگی همسر اول حفظ کرد.

سیمین بهبهانی بانوی غزل ایران در 15 مرداد ماه به کما رفت

و در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان بستری شد

و در نهایت بامداد سه شنبه 28 مرداد ماه 1393 به علت ایست قلبی و تنفسی درگذشت.

دل نوشته های سیمین بهبهانی:

اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ
بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم

**********

نه باهوشم ،

نه بیهوشم ،

نه گریانم نه خاموشم

همین دانم که می سوزم ،

همین دانم که می جوشم

پریشانم ، پریشانم ،

چه می گویم؟

نمی دانم

ز سودای تو حیرانم ،

چرا کردی فراموشم؟

  • برباد رفته

داستانی کوتاه:صداقت

این متن، جزو ۱۰ متن برتر از نگاه ‌مجله معتبر فوربس هست

ﯾک ﭘﺴﺮ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺩﺍﺷﺘﻦد ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥد

ﭘﺴﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﯾک تعداد ﺗﯿﻠﻪ ﻭﺩﺧﺘﺮﭼﻨﺪﺗﺎﯾﯽ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﺩﺍﺷﺖند،

ﭘﺴر ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻫﻤﻪ ﺗﯿﻠﻪ ﻫﺎیم ﺑﻬ تو ﻣﯿﺪهﻡ وﺗﻮ هم ﻫﻤﻪ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ‌ﻫﺎیت را ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ،

ﺩﺧﺘﺮ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ ...

ﭘﺴﺮ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻭ زیباترین ﺗﯿﻠﻪ ﺭا یواشکی برداشت و ﺑﻘﯿﻪ ﺭا ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﺩﺍﺩ،

ﺍﻣﺎ: ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﻫﻤاﻥ گونه ﮐﻪ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ‌ﻫﺎ را ﺑﻪ ﭘﺴﺮﮎ ﺩﺍﺩ.

آن ﺷﺐ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺧﻮﺍﺑﯿد و تمام شب خواب بازی با تیله های رنگارنگ را دید...

اما: پسرﮐﻮﭼﻮﻟﻮ تمام شب نتواﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑد،

ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ حتما ﺩﺧﺘﺮک ﻫﻢ ﯾک ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺯ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ‌ﻫﺎیش را ﻗﺎﯾﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺭا ﺑه او ﻧﺪﺍﺩﻩ است

ﻋﺬﺍﺏ ﻣﺎﻝ ﻛﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺻﺎﺩﻕ ﻧﯿﺴﺖ

وﺁﺭﺍﻣﺶ از آن ﻛﺴانی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺻﺎﺩقند...

ﻟﺬﺕ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﺎﻝ ﻛﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ افراد صادﻕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﻛﻨﺪ، از آن ﻛﺴانیست ﻛﻪ ﺑﺎ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﺻﺎﺩﻕ ﺯﻧﺪﮔﯽ می کنند

  • برباد رفته

متن:کمک گرفتن از خدا

سر تا پایم را خلاصه کنند می شوم "مشتی خاک"بی اِغراق فقط مشتی خاک
که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه
یا "سنگی" در دامان یک کوه
یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک دریا
شاید "خاکی" از گلدان‌ یا حتی "غباری" بر پنجره
اما مرا از این میان برگزیدند :
برای" نهایت" برای" شرافت" برای" انسانیت" برای آدم بودن ‌و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد :

برای " نفس کشیدن " " دیدن " " شنیدن " " فهمیدن ""حس کردن"
و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمید
من منتخب گشته ام :
برای" قرب " برای" رجعت " برای" سعادت "برای مهربانی بخشیدن برای نوازش کردن
من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:
به" انتخاب " به" تغییر " به" شوریدن به" محبت "
وای بر من اگر قدر ندانم من بی تو هیچم مهربان خدایِ من

  • برباد رفته

عکش نوشت:سه تکیه گاه پوچ

ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻤﻴﻜﻨﻢ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻛﺴﻲ ﺑﮕﻮﻳﺪ :
" ﻧﻪ !... "
ﺧﺪﺍ ﻓﻘﻂ ﺳﻪ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺭﺩ :
١ - ﭼﺸﻢ ....
٢ - ﯾﻪ ﮐﻢ ﺻﺒﺮ ﮐﻦ ....
٣ - ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﺑﻬﺘﺮﻱ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ....
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﻓﺸﺎﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﯿﻦ ﻣﺸﻮ ...
ﺷﺎﯾﺪ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺶ ﻣﯽ ﻓﺸﺎﺭﺩﺕ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻧﺠﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﺮﯼ ﺻﺒﺮ ﮐﻦ !
ﺻﺒﺮ ﺍﻭﺝ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﻪ ﺣﮑﻤﺖ ﺧﺪﺍﺳﺖ.

گابریل گارسیا مارکز



منبع skylove.ir

ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻤﻴﻜﻨﻢ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻛﺴﻲ ﺑﮕﻮﻳﺪ :
" ﻧﻪ !... "
ﺧﺪﺍ ﻓﻘﻂ ﺳﻪ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺭﺩ :
١ - ﭼﺸﻢ ....
٢ - ﯾﻪ ﮐﻢ ﺻﺒﺮ ﮐﻦ ....
٣ - ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﺑﻬﺘﺮﻱ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ....
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﻓﺸﺎﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﯿﻦ ﻣﺸﻮ ...
ﺷﺎﯾﺪ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺶ ﻣﯽ ﻓﺸﺎﺭﺩﺕ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻧﺠﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﺮﯼ ﺻﺒﺮ ﮐﻦ !
ﺻﺒﺮ ﺍﻭﺝ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﻪ ﺣﮑﻤﺖ ﺧﺪﺍﺳﺖ.

گابریل گارسیا مارکز



منبع skylove.ir

ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻤﻴﻜﻨﻢ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻛﺴﻲ ﺑﮕﻮﻳﺪ :
" ﻧﻪ !... "
ﺧﺪﺍ ﻓﻘﻂ ﺳﻪ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺭﺩ :
١ - ﭼﺸﻢ ....
٢ - ﯾﻪ ﮐﻢ ﺻﺒﺮ ﮐﻦ ....
٣ - ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﺑﻬﺘﺮﻱ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ....
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﻓﺸﺎﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﯿﻦ ﻣﺸﻮ ...
ﺷﺎﯾﺪ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺶ ﻣﯽ ﻓﺸﺎﺭﺩﺕ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻧﺠﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﺮﯼ ﺻﺒﺮ ﮐﻦ !
ﺻﺒﺮ ﺍﻭﺝ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﻪ ﺣﮑﻤﺖ ﺧﺪﺍﺳﺖ.

گابریل گارسیا مارکز



منبع skylove.ir
  • برباد رفته

حال و هوای هر خانه ای فرق دارد

‌هرخانه ای
حال و هوای خاص
خودش را دارد

بعضی از خانه ها
همین که وارد میشوی
عجیب آرامت می کنند
انگار که جادویت کرده باشند

بعضی از خانه ها رسم شان است
صبح های جمعه افتاب نزده
تاسرکوچه را آب وجارو میکنند

بعضی از خانه ها ...
هیچ وقت دلتنگی ندارند

بعضی از خانه ها صبح های زود
بوی چای تازه دم ونان برشته می دهند
وظهر ها بوی پیاز داغ ونعنا
وغروب ها بوی هل و دارچین...

بعضی خانه ها
انگار مامن نورند
بعضی از خانه ها
آبروی یک محله اند

مثل خانه ی پدر🌹

راستی چرا
توی قیمت خانه ها
این چیزها حساب نمیشود ؟؟

  • برباد رفته
به جز از عشق
که اسباب سرافرازی بود
آزمودیم همه
کار جهان بازی بود