۱۷۶ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

قسمتی از دعای جوشن الکبیر بصورت شعر

.خود را به خدا بسپار،
وقتی که دلت تنگ است
وقتی که صداقتها ،
آلوده به صد رنگ است

خود را به خدا بسپار،
چون اوست که بی رنگ است
چون وادی عشق است او،
چون دور ز نیرنگ است
خود را به خدا بسپار ،
 آن لحظه که تنهایی
آن لحظه که دل دارد ،
از تو طلب یاری
خود را به خدا بسپار ،
 همراه سراسر اوست
دیگر تو چه میخواهی ؟!
بهر طلبت از دوست
خود را به خدا بسپار،
 آن لحظه که گریانی
آن لحظه که از غمها ،
 بی تابی و حیرانی
خود را به خدا بسپار،
 چون اوست نوازشگر
چون ناز تو میخواهد ،
 او را ز درون بنگر
خود را به خدا بسپار

  • برباد رفته

دوست داشتن


بعضی ها خیال می کنند
دوست داشتن
ساده است
خیال می کنند
باید همه چیز خوب باشد
تا بتوانند کسی را عاشقانه دوست داشته باشند
اما...

من می گویم
دوست داشتن درست از زمانی شروع می شود
که بی حوصله می شود
که بهانه می گیرد
که یادش می رود بگوید
دلتنگ است
یادش می رود
با شیطنت بگوید
دوستت دارم

دوست داشتن از زمانی شروع می شود
که خنده هایتان بغض شود
بغض هایتان آغوش بخواهد
و ببینید آغوشش کمرنگ است
اگر در روزهای ابری و طوفانی
دوستش داشتی
شــــــــــاهکار کرده ای....

  • برباد رفته

دلتنگم….


لبخند دروغکی چرا….؟؟
خوب نیستم . . .
مثل قرصی که نیمه شب ، بدون اب گیر می کند.
گیر کرده ام در گلوی زندگی . . .!!!
کاش می توانستم راحت حرف بزنم . . .
چیزی بگویم از دلتنگی
میان ادم های این روزگار
فقط می گویم دلتنگم
این سکوت را دوست دارم
لال بودن را ترجیح میدهم ، وقتی کسی نیست عمق درد پنهان شده در حرفهایم
را حس کند…

  • برباد رفته

شعری برای امام رحمت و مهربانی

دلم میخواد روبروی گنبد زردت بشینم
شب تاسحر گریه کنم روضه مادربخونم

دوست دارم صدات کنم.توهم منوصدا کنی
دوست دارم نگات کنم توهم منو نگا کنی

قربون صفات برم ازراه دوری اومدم
جای دوری نمی ره اگه به من نگاه کنی

دل من زندونیه.تویی که تنها می تونی
قفس رو وا کنی پرنده رو رها کنی

تو غریبی و منم غریب تنها و چی میشه
این دل غریبه رو با خودت آشنا کنی

قربون کبوترای حرمت امام رضا
قربون این همه لطف و کرمت امام رضا

حضرت عشق ! ادرکنی ! ...

  • برباد رفته

متن:سوی آسمون

یه عمر دستات به سوی آسمون بود .....

برای دعا .....

البته نه برای خودت ....

که برای ما ......

دعای تو و اجابت خدا پشتوانه ی همیشه ی ما بود ........

دستان پینه بسته ات را میبوسم .......

به پاس دعای یک عمرت فقط یک خواهش از خدا دارم :

نور چشمانم "" مادرم "" را از من نگیر ........

سلامتی همه ی مادرا .........

  • برباد رفته

شعری بنام دوست دارم

دوست دارم بروم ، سر بسرم نگذارید

گریه ام را به حساب سفرم نگذارید

دوست دارم که به پا بوسی باران بروم

آسمان گفته که پا، روی پرم نگذارید

اینقدر آینه ها را ، به رخ من نکشید

اینقدر داغ جنون ، بر جگرم نگذارید

چشم آبی تر از آیینه ، گرفتارم کرد

بس کنید این همه دل ، دور و برم نگذارید

آخرین حرف من این است ، زمینی نشوید

فقط از حال زمین، بی خبرم نگذارید

*************

شاعر: ............

  • برباد رفته
به جز از عشق
که اسباب سرافرازی بود
آزمودیم همه
کار جهان بازی بود