کاش میتوانستم ذهنم را پاک کنم

از همه چیز

از گذشته

از خاطرات انسانها

از زخم هائی که بر من وارد کرده اند

از متلک هائی که نثارم کرده اند

از بدی هائی که بر من روا داشته اند

از نامردی ها

از نامرادی ها

از سوء استفاده ها

از بیگاری ها

از استثمار

از بهره برداری های ناجوانمردانه

از دلبستگی ها

از علاقه هائی که پشتش پوچی بود وتباهی

از نگا ه هائی که دلم را برد

و در آخر اهانت ماند و من

از خیانت

از بی شرمی

از حرمت شکنی

از توهین

از خاطرات دلهره آور دوران نوجوانی ام

در جزایر مجنون وام الرساس و ام البابی ، شلمچه ، حلبچه و....

کاش خالی میشدم از همه آنچه بر من گذشته

و فقط خوبیها به یادم می ماند

بعید می دانم بتوانم ذهنم را پاک کنم!!!!!!