بچه که بودیم باباهایمان همه پیکان داشتند یا هیلمن

خانه هایمان یکی یک خط تلفن ثابت داشت ، تازه اگر داشت 

تلویزیونها هنوز بزرگ نشده بودند و مسابقهء اینچ بیشتر ، راه نیفتاده بود ...

تردمیل و جکوزی و ساید بای ساید و سولاردوم و امثالهم هنوز متولد نشده بودند 

نه اینکه اینها بد باشند ها ،

نه ... رفاه همیشه خوب است ولی اینطوری کم کم فاصله ها زیاد شد خیلی ، از متر و کیلومتر گذشت ، سال نوری شد ..

حالا هی کار میکنیم هی پول می دهیم تفاوت می خریم ، نه با هدف رفاه ، در واقع فاصله می خریم ، مسابقه می دهیم .

قدیم زندگی یک پیاده رَوی مفرح جمعی بود ، حالا اما ده هزار متر با مانع است ... بدو رفیق بدو