۱۴ مطلب با موضوع «خلاصه یا درباره یک کتاب» ثبت شده است

توپ مرواری صادق هدایت

قطعه‌ای از کتاب

ما در اثر سالها تجربه تلخ دریافتیم که مردم دنیا خوش باور و احمق و توسری خورند و عقلشان به چشمشان میباشد و همچنان دنیا خر تو خر است. اگر ما از حماقت مردم استفاده می کنیم گناه از ما نیست. چشمشان کور شود و دنده شان نرم، اگر شعور دارند بزنند و پدرمان را در بیاورند. اما حالا که ریگی به کفش دارند و قلدر پرستند پس فضولی موقوف، بیخود صورت حق بجانب بخود نگیرند، زیرا حق نُطُق کشیدن ندارند. آخر ما هم بیکار نمی نشینیم و با قصه "بی بی گوزک" سرشان را گرم خواهیم کرد. چنان آنها را ترغیب به گذشت و فقر و مرده پرستی و گریه و وافور و توسری میکنیم که دست روی دستشان بگذارند و بگویند، باید دستی از غیب برون آید و کاری بکند!

📕توپ مرواری

✍️صادق هدایت

  • برباد رفته

فرار از اردوگاه 14

📕 فرار از اردوگاه ۱۴

✍️ بلین هاردن

ماجرای این کتاب، داستان واقعی شین دونگ هیوک است.

مردی که در اردوگاه زندانیان سیاسی به دنیا می آید و زندگی در فضای وحشتناک و رعب آور اردوگاه از او جاسوسی خطرناک و انسانی خالی از تمام عواطف و احساسات  بشری می سازد؛ تا جایی که برای بدست آوردن غذا مادر خود را به پای چوب دار می فرستد.

شین که هیچ آگاهی و دانشی پیرامون جهان زیست خود ندارد به تدریج در معاشرتهای به شدت محافظه کارانه با زندانیان پیرامون خود که گاها از رده های بالای حکومتی بودند و یا جهان بیرون را دیده بودند شروع به ادراک این مفهوم می کند که دنیایی فراتر از قفس مخوف او وجود دارد. دنیایی به نام جهان آزاد، که در آن انسانها حق و حقوقی دارند و قدرت انتخاب دارند و می توانند هر چقدر که خواستند غذا بخورند!

همین موضوع انگیزه ایی می شود برای او تا یکی از بزرگترین و غیر ممکن ترین فرارها را در تاریخ زندانهای سیاسی کره شمالی رقم بزند.

  • برباد رفته

“گوته” و دِین بشریت به او

 قطعه ای ازکتاب

در این آثار ، سخن منتقدان جهان را در آغاز و انجام لابلای سطرهای کتاب می‌خوانید که ” از زمان یونانیان تاکنون، عالم بشریت به هیچ کس به اندازه گوته مدیون نیست .” همچنین بارها در وصف مقام شامخ این بزرگ مرد آسمان ادبیات جهان گفتند : “گوته از ارکان چهار گانه‌ی ادب دنیاست!” گوته را در زمره‌ی سازندگان واقعی کاخ تمدن و فرهنگ بشری بر شمردند که تا فضیلت دانایی در جهان برجاست، نام و یاد او را عالم بشریت فراموش نخواهد کرد.

روح آدمی با مطالعه‌ی آثار این شخصیت ارزشمند جهانی از “روزمرگی” می‌گریزد ؛ شهر و دیار و کشورش را در می‌نوردد تا با جهانیان پیوند یابد ، از عالم خاکی فاصله می‌گیرد تا پرواز بر فراز آسمان را تجربه کند. با تداوم مطالعه، می‌توان سبک وار به آسمان‌ها راه یافت .

گوته و شیفتگی وی به حافظ

گوته با آن شهرت جهانی، شیفته خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی می‌شود. بر او رشک می‌برد و غبطه می‌خورد. با شهام سر تحسین فرود می‌آورد . نام “حافظ” را مکرر اندر مکرر بر زبان جاری می‌سازد شاید با بازگویی نام معجز آسای “حافظ” به “جام ازلی کلام” دست یابد و همچون او غزلسرایی کند.

گوته در تکرار نام و یاد این شاعر ایرانی سر از پا نمی‌شناسد، اما در می‌یابد کلامش نارساست. واژه‌ها قادر نیستند آرزوهای قلبی وی را در این باره آشکار سازند. عبارتها نمی‌توانند گوته را تسلی بخشند. از سر عجز، واژه‌ها و عبارتهای دیگر را جستجو می‌کند اما، حکایت همچنان باقیست .
    
‌ ✍️“گوته” و دِین بشریت به او

  • برباد رفته

قطعه ای از یک کتاب

قطعه_ای_از_کتاب

💠شنیدن واژه ی تاریخ چنین به ذهن القاء میکند که تاریخ عبارتست از مجموعه یی از رخدادهای گذشته که زمان بر آن سپری شده است و اکنون دیگر وجود ندارد. ولی برای چنین مفهومی از تاریخ اکنون دیگر کسی از اهل تاریخ بهایی نمی دهد؛ زیرا تاریخ حرکت و تغییر و تطور مستمر و لاینقطع و مداوم تلاشهای مادی و معنوی انسان بر روی کره ی خاکی است؛ و چون که حرکت و تغییر همواره در جریان است پس مطالعه ی تاریخ مطالعه این حرکت و تغییر مداوم و پیوسته است که دیروزها جریان داشته است امروز جریان دارد و فرداها جریان خواهد داشت.

📕 #چرا_تاریخ_می_خوانیم

✍️ #امیر_حسین_خنجی

  • برباد رفته

دو قرن سکوت (بدون سانسور) دکتر عبدالحسین زرین کوب

کتابی درباره سرگذشت ایران و خفقان و سکوت حاکم بر ایران در دو سدهٔ نخست پس از سلطهٔ اعراب اشاره دارد.آنچه در آن دو قرنی که از سقوط دولت ساسانی تا روی کار آمدن دودمان طاهریان (نخستین دودمان ایرانی پس از اسلام) بر ایران گذشت قیام‌های بزرگ در طی آن پدید آمده‌است و حوادث مهم و شگرف بی‌نظیری مانند جریانات ابومسلم و مقنع و بابک و مازیار و افشین در این روزگار به صحنه حوادث تاریخ ایران پای نهاده‌است. عقاید و افکار تازه مانند آیین شیعه و زیدیه و نهضت‌های مهم مانند نهضت شعوبیه و سیاه جامگان و سپید جامگان و سرخ جامگان در این روزگاران روی نموده‌ است
در مصاحبه‌ای که عطا آیتی دو سال قبل از مرگ زرین‌کوب با او داشت، زرین‌کوب در پاسخ به سؤالِ “کدام‌یک از آثار خودتان را بیشتر دوست دارید؟” کتاب “دو قرن سکوت” را نام برد.

این کتاب نفیس را بخوانید

  • برباد رفته

قطعه ای از کتاب داوود گوژ پشت

از کنار جوی آهسته می گذشت و گاهی با ته عصایش روی آب را می شکافت، افکار او شوریده و پریشان بود. دید سگ سفیدی با موهای بلند از صداى عصای او که به سنگ خورد، سرش را بلند کرد و به او نگاه کرد، مثل چیزی که ناخوش یا در شُرُف مرگ بود، نتوانست از جایش تکان بخورد و دوباره سرش افتاد به زمین. او به زحمت خم شد، در روشنائی مهتاب نگاه آن ها به هم تلاقی کرد، یک فکرهای غریبی برایش پیدا شد، حس کرد که این نخستین نگاه ساده و راست بود که او دیده، که هر دو آن ها بدبخت و مانند یک چیز نخاله، وازده و بی خود از جامعۀ آدم ها رانده شده بودند. می خواست پهلوی این سگ که بدبختی های خودش را به بیرون شهر کشانیده و از چشم مردم پنهان کرده بود بنشیند و او را در آغوش بکشد، سر او را به سینۀ پیش آمدۀ خودش بفشارد. اما این فکر برایش آمد که اگر کسی از این جا بگذرد و ببیند بیشتر او را ریشخند خواهند کرد

نویسنده»

صادق هدایت

  • برباد رفته

حاصل عمر گابریل گارسیامارکز (نویسنده بزرگ کلمبیایی) از زبان خودش:

در ۱۵ سالگی آموختم که مادران از همه بهتر می‌دانند، و گاهی اوقات پدران هم.

در ۲۰ سالگی یاد گرفتم که کار خلاف فایده‌ای ندارد، حتی اگر با مهارت انجام شود.

در ۲۵ سالگی دانستم که یک نوزاد، مادر را از داشتن یک روز هشت ساعته و پدر را از داشتن یک شب هشت ساعته، محروم می‌کند.

در ۳۰ سالگی پی بردم که قدرت، جاذبه مرد است و جاذبه ، قدرت زن.

در ۳۵ سالگی متوجه شدم که آینده چیزی نیست که انسان به ارث ببرد؛ بلکه چیزی است که خود می‌سازد.

در ۴۰ سالگی آموختم که رمز خوشبخت زیستن، در آن نیست که کاری را که دوست داریم انجام دهیم؛ بلکه در این است که کاری را که انجام می‌دهیم دوست داشته باشیم.

در ۴۵ سالگی یاد گرفتم که ۱۰ درصد از زندگی چیزهایی است که برای انسان اتفاق می‌افتد و ۹۰ درصد آن است که چگونه نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند.

در ۵۰ سالگی پی بردم که کتاب بهترین دوست انسان و پیروی کورکورانه بد ترین دشمن وی است.

در ۵۵ سالگی پی بردم که تصمیمات کوچک را باید با مغز گرفت و تصمیمات بزرگ را با قلب.

در ۶۰ سالگی متوجه شدم که بدون عشق می‌توان ایثار کرد اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید.

در ۶۵ سالگی آموختم که انسان برای لذت بردن از عمری دراز، باید بعد از خوردن آنچه لازم است، آنچه را نیز که میل دارد بخورد.

در ۷۰ سالگی یاد گرفتم که زندگی مساله در اختیار داشتن کارت‌های خوب نیست؛ بلکه خوب بازی کردن با کارت‌های بد است.

در ۷۵ سالگی دانستم که انسان تا وقتی فکر می‌کند نارس است، به رشد وکمال خود ادامه می‌دهد و به محض آنکه گمان کرد رسیده شده است، دچار آفت می‌شود.

در ۸۰ سالگی پی بردم که دوست داشتن و مورد محبت قرار گرفتن بزرگترین لذت دنیا است.

در ۸۵ سالگی دریافتم که همانا زندگی زیباست.

  • برباد رفته

معرفی کتاب تاریخ مردم ایران

تاریخ مردم ایران (دو جلد)

عبدالحسین زرین کوب

انتشارات: امیرکبیر

سال نشر: ۱۳۷۷

زبان: فارسی

معرفی کتاب:

این کتاب جلد اول از مجموعه تاریخ مردم ایران نوشته زنده یاد عبدالحسین زرین کوب می باشد.این جلد به تاریخ قبل از اسلام ایران (تاریخ ایران باستان) مربوط می‏ شود.از آنجا که طبق شاهنامه، تاریخ قبل از اسلام ایران از دو قسمت تاریخ پهلوانی و تاریخ واقعی تشکیل شده،لذا نویسنده تمام سعی و کوشش خود را به کار برده تا تاریخ اساطیری ایران را به تاریخ واقعی آن پیوند دهدو در این زمینه موفق هم شده است.نویسنده بصورت تحلیلی با مسائل برخورد کرده و این یکی از محاسن این اثر است که آنرا از حالت وقایع نگاری در آورده است.

کتاب در ده بخش تدوین شده است که عناوین آنها عبارتند از:

• دنیای اساطیر

• افق های دور

• نیزه های پارسی

• اسلحه طلایی

• آتش در کاخ

• کشمکش میراث خوارگان

• جنگ و گریز

• خدنگ پهلوانی

• میعاد با گذشته

• وداع با دنیای باستانی

در این جلد دوم تاریخ ایران پس از اسلام مورد بحث قرار گرفته است

و در دنبال ایران قبل از اسلام، تاریخ مردم ایران را تا آستانه عصر سلجوقیان جستجو می کند

و در واقع تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی را استمرار گذشته باستانی آن نشان می دهد.فتح ایران توسط مسلمین، اشاراتی به عهد خلفای راشدین و بحث پیرامون امویان، عباسیان، سلسله‏ های طاهریان، علویان طبرستان، سامانیان، صفاریان، غزنویان، سلاجقه و … در کنار نهضت‏های شیعی، خارجی، مزدکی و … و نیز کلیاتی راجع به فرق و مذاهب، تصوف، کلام، فلسفه و ادبیات فارسی و نیز اطلاعات جغرافیایی تاریخی ایران، در این جلد تشریح و تحلیل شده است. کتاب در شش بخش تدوین شده است که عناوین آنها عبارتند از:

• افقهای تازه

• کشمکش و رستاخیز

• از نیشابور تا غزنه

• مرده ریگ بغداد

• در کرانه های خزر

• از اصفهان تا بغداد

  • برباد رفته

معرفی کتاب ـ آسیا دربرابر غرب

این کتاب دربارهٔ نیهیلیسم نیچه و نتایج تقدیر تاریخی بروز غربزدگی جمعی در آسیا است. در بخش انتهایی این کتاب تمدن‌های آسیایی با تفکری فلسفی مورد بحث قرار گرفته‌است. شایگان در این کتاب به نقل از داستایفسکی نوشته: «ما روس‌ها همگی نیهیلیست هستیم.»
در این کتاب مطرح شده که انکار فرهنگ و تاریخ سبب شد که روس‌ها با مسائل نهایی درگیر شوند و افراط کنند. مارکسیسم و سوسیالیسم نقطهٔ پیوند نیهیلیسم روس و نیهیلیسم غربی است یعنی ملغمه‌ای از آنارشیسم باکونین که سرآغاز آفرینندگی نو را در تخریب می‌دانست و آنارشیسم مذهبی تولستوی و برنامه انقلابی لنین که مخلوطی از باکونین و پطر کبیر بود.
تقدیر تاریخی در این کتاب مورد بحث قرار گرفته و منظور وضع خاصی است که به حکم تاریخ پدید آمده‌است. شایگان می‌نویسد: ما بازماندگان تمدن‌های آسیایی هم دچار هگل هستیم هم دچار مارکس بی‌آنکه از روح و تحول بدانیم و بی‌اطلاع به بحث دربارهٔ سلوک عقلی و جبر زمانه و مبارزه طبقاتی می‌پردازیم. تقدیر تاریخی ما این است که از تاریخ غرب عقب مانده‌ایم و بسته به برداشتمان از تاریخ تفکر غرب دانستن این که عقب مانده‌ایم سودمند با زیان بخش است و به قول هگل فلسفه تاریخ و تاریخ فلسفه چنان درهم آمیخته که تفکیک آن امکان‌پذیر نیست. این ناآگاهی به این واقعیت برمی‌گردد که فرصتی برای انتخاب نداشته‌ایم.

***********

خلاصه ای از کتاب

آسیا در برابر غرب

نویسنده:
 داریوش شایگان

  • برباد رفته

معرفی کتاب:نامه های تبعیدمیرزا نوشته : آقاخان کرمانی

میرزا عبدالحسین، معروف به میرزاآقاخان کرمانی،

(۱۲۳۲–۱۲۷۵ خورشیدی) ازشخصیت‌های سیاسی جنبش مشروطه ایران بود.

میرزا آقاخان را می‌توان در کنار فتحعلی آخوندزاده از بنیانگذاران ناسیونالیسم نوین ایرانی دانست.

او فرزند میرزا عبدالرحیم مشیزی،

از خان‌های بردسیر کرمان،

و از هواداران آیین یارسان (اهل حق) بود

و مادرش نیز نوهٔ مظفر علی شاه کرمانی بود.

وی خواندن و نوشتن را در بردسیر آموخت

و برای ادامهٔ تحصیلات راهی کرمان شد

و در آنجا فقه و اصول، حدیث و روایت، تاریخ ملل و نحل، ریاضیات، طب، نجوم، منطق، حکمت و عرفان آموخت.

معروف‌ترین استاد وی در این دوران،

ملا محمد جعفر کرمانی ملقب به شیخ العلما بود

و بارها در زمان ناصر الدین شاه به جرم بابی گری زندان شده بود.

به دلیل هم نشینی میرزا آقاخان با شیخ جعفر و شیخ احمد روحی فرزند شیخ جعفر،

وی با اندیشه‌های شیخ احمد احسائی آشنایی پیدا کردو تمایلاتی نسبت به بابیت پیدا کرد.

البته اعتقاد قلبی او ازلی بوده ‌است نه بابی.

او همچنین همانند شیخ احمد روحی داماد یحیی ازل بوده‌است

و رگه‌های اندیشه بابی در افکار او به وضوح مشهود است

گرچه همانند ازلی‌ها گرایشی شدید به اسلام گرایی داشته‌ است.

کتاب مذکور شامل سی و پنج نامه میرزا آقا خان به ملکم خان است.

همچنین نامه های مختلف او به شخصیتهای سیاسی زمانش است.

  • برباد رفته
به جز از عشق
که اسباب سرافرازی بود
آزمودیم همه
کار جهان بازی بود