کارمندی را می شناسم که همه کارکرد روزانه اورا مینویسم!
صبح اول وقت که تشریف می آورند
می روند پیاده روی
درست و کامل تاساعت هشت
هشت که آمدند شیر داغ می نوشند
بعد کمی می نشینندتا عرقشان خشک شود
حالا وقت تلفن زدن است بعد باید صبحانه بخورند
بعد اگر مطلب مانده ای بود که ارجاع شد ، حرکتی میشود
اگر نبود حالا وقت نوشتن خاطرات روزانه است
این کار هنری حداقل یک ساعت زمان میبرد
بعد ازاین زمان پیگیری مطالبات شخصی و اجحاف های بر حقشان شده است
بعد به جلسات پیگیری مطالباتشان می روند
حالا دیگر دم دم های اذان است
باید بروند نماز و قرآن خواندن است
سپس دوباره نشستن و طراحی نقشه و تعیین نقشه راه عملکرد شخصی
بعد باید آماده شوند بروند خانه
بهره وری خیلی بالائی دارند!!!
این نمونه ای بود از یک کارمند
لااقل فهم من این بوده است