چگونه سقوط ِآموزش و پرورش باعث سقوط ِ یک ملّت می شود؟!

- در کشوری که مقام معلم با رهبر آن کشور یکی است و مردم آن کشور فقط دربرابر دو شخصیت تعظیم می کنند:
«رهبر و معلم» ؛آن کشور می شود "چین"

- درکشوری که هرکس به مقام معلمی نایل می شود به بالاترین نشان ِافتخار آن کشور دست می یابد: آن کشور میشود "انگلستان"
- در کشوری که معلم ، حقّ کاری به غیر از معلمی را ندارد: آن کشور می شود "روسیه"

- در کشوری که برای معلم، حقوق معینی تعیین نمی شود: آن کشور می شود "ژاپن"

- در کشوری که حقوق معلم از پزشک، قاضی ، مهندس و... بیشتر است چون همه این ها در مکتب ِ معلم پزشک ، قاضی، مهندس و... شده اند: آن کشور می شود "آلمان"

و اما؛
- درکشوری که مادری حاضر به ازدواج دخترش با یک معلم ِ جوان نمی شود!

- در کشوری که دانش آموزان یک مدرسه، ساندویچ بعد ازظهرشان را از دکّه معلمشون خریداری می کنند!

- در کشوری که معلمش نهار نخورده سریع خود را برای دادن سرویس به تاکسی تلفنی محله اش معرفی می کند!

- در کشوری که یک معلم، سرویس ایاب و ذهاب ِمدرسه دانش آموزان خود می باشد.

- در کشوری که بالاترین دغدغه های معلمینش چگونه زیستن آبرومندانه است!

در این جامعه است که:
مریض، به دست پزشکی که بتواند تقلب کند خواهد مُرد
خانه ها به دست مهندسی که موفق به تقلب شده ویران خواهند شد
منابع مالی را به دست حسابداری که موفق به تقلب شده از دست خواهیم داد
جهل، در سرِ فرزندان که موفق به تقلب شده فرو می رود

و این در یک کلام یعنی :
سقوط ِآموزش وپرورش = سقوط ملت