قطعه ای ازکتاب
در این آثار ، سخن منتقدان جهان را در آغاز و انجام لابلای سطرهای کتاب میخوانید که ” از زمان یونانیان تاکنون، عالم بشریت به هیچ کس به اندازه گوته مدیون نیست .” همچنین بارها در وصف مقام شامخ این بزرگ مرد آسمان ادبیات جهان گفتند : “گوته از ارکان چهار گانهی ادب دنیاست!” گوته را در زمرهی سازندگان واقعی کاخ تمدن و فرهنگ بشری بر شمردند که تا فضیلت دانایی در جهان برجاست، نام و یاد او را عالم بشریت فراموش نخواهد کرد.
روح آدمی با مطالعهی آثار این شخصیت ارزشمند جهانی از “روزمرگی” میگریزد ؛ شهر و دیار و کشورش را در مینوردد تا با جهانیان پیوند یابد ، از عالم خاکی فاصله میگیرد تا پرواز بر فراز آسمان را تجربه کند. با تداوم مطالعه، میتوان سبک وار به آسمانها راه یافت .
گوته و شیفتگی وی به حافظ
گوته با آن شهرت جهانی، شیفته خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی میشود. بر او رشک میبرد و غبطه میخورد. با شهام سر تحسین فرود میآورد . نام “حافظ” را مکرر اندر مکرر بر زبان جاری میسازد شاید با بازگویی نام معجز آسای “حافظ” به “جام ازلی کلام” دست یابد و همچون او غزلسرایی کند.
گوته در تکرار نام و یاد این شاعر ایرانی سر از پا نمیشناسد، اما در مییابد کلامش نارساست. واژهها قادر نیستند آرزوهای قلبی وی را در این باره آشکار سازند. عبارتها نمیتوانند گوته را تسلی بخشند. از سر عجز، واژهها و عبارتهای دیگر را جستجو میکند اما، حکایت همچنان باقیست .
✍️“گوته” و دِین بشریت به او