ترس مبهمی وجودم را گرفته!!
مثل همیشه بعد از طوفان ، آرامم!!!
انگار در دلم رخت میشورند!!
ولی دلواپس نیستم
هر اتفاقی که بیفتد من راهم را انتخاب کرده ام
می دانم تاوان دارد!!
فهمیدن و دانستن و بدتر از آن ، خبررسانی
تاوان دارد
هزینه دارد
نوشته های بی اعتبار من ، درد و دل کارمندی است که کمی منصف است
درد کسی است که در سیستم پرازفساد کار میکند
چاره ای هم ندارم
بهترین سالهای عمرم را به خیال خدمت به خلق گذارنده ام!!
در اوج نوجوانی و ابتدای جوانی به جبهه رفتم
و هنوز آثار و دردهای روحی و جسمی آنرا ، خودم و اطافیانم تحمل میکنیم
و به احتمال زیاد به جرم افترا و غیبت محکوم خواهم شد
اما شاهد باشید من به قدر فهمم نوشتم
و منشتر کردم
هرچه باداباد