اقا 40 سال از خدا سن گرفته و چهار نفر دیگر( زن و سه فرزندش) را هم معطل خودش کرده
عرضه و توان کاسبی را ه ندارد
یک کارگاه سیصد متری و سی صد میلیون سرمایه
نمی تواند حداقل ها را در بیاورد
کاریابی و طراحی و اماده کردن کار با من
ساختن و نصب کار با ایشان(البته کار را کارگران می سازند ونصابها نصب می کنند)
پول را هم من باید بگیرم بدهم ایشان خرج کنند
شریک هم هستند!!! پنجاه پنجاه
جالب است نه؟
خداوکیلی اگر از دوستان کسی اطلاعات خوبی درباره کسب و کارهای کوچک دارد
ممنون میشوم راهنمائیم کند
حرف هم بزنم میشود مایه دلخوری و ازردگی ایشان
عجب جای عجیب و غریبی است
صدبار تا حالا اندیشیده ام که تعطیل کنم بروم دنبال دنیای خودم!!!
دلم نمی اید چهار ویا پنج خانه وار را بیکار کنم
از ان طرف هم با همه زحمات ومشقات موجود
چیزی گیر من نمی اید که هیچ از جیب هم باید بگذارم
کسی هست همفکری کند
راهنمایم باشد
اقا بخدا به پیر و به پیغمبر گیر افتاده ام
میان خودم ودلم
کاشکی یکی قدم بگذارد وسط و کمک حال من شود
کاشکی