طرف به ده راهش نمی دادند ، سراغ کدخدا را می گرفت!!!
تا دوسال قبل پادوئی یک شرکت ساختمانی را انجام می داد و بابت اینکارش ، حق الزحمه می گرفت
حالابواسطه ناکارآمد بودن سیستم اداری در سرزمین شیران ، شده ناظر پروژه ساختمان سازی!!!
و از قبال آن چندین پروژه دیگر هم با مطرح کردن اجرای پرژوه ما بعنوان رزومه کاری ، بدست آورده است
حالا کار به جائی رسیده که صبح صورتحساب رد می کند
تا ظهر باید چک نقد چند صد میلیونیشان صادر شود
وگرنه به گوشه قبائشان بر می خورد!!!
از همان زمان ورورد صورت حسابشان ، یا خودشان حاضر هستند ویا نوچه هایشان!! برای پیگیری
و هزاران قصه که ما بی پولیم!!
محتاجیم
مستحقیم
جرات داری پشت کارشان سگ دو نزن!!
باید همه را بسیج کنی تا چک استاد ،صادر شود
آدم لجش می گیرد!!!
شاید هم شعورش را ندارم!!!!
الهی شعورم بده