زرنگى کلمه ى جالبی است:

چون بسته به اینکه براى چه کسی  زرنگ باشىد معنایش متفاوت میشود!!!

غیبت پشت آدمها و بعد قسم دادن فرد شنونده براى اینکه به کسى نگوید و نهایتا استفاده از جمله ی :

جلوى خودش هم میگویم،یه نوعش هست.

یکی دیگه اینکه وضع مالیت بد نباشد اما همیشه ناله بکنى و بگوئید:

هى! بازار خراب است

تا مبادا چشم بخورى

نوع بسیار متداول این روزها این است که:

با چند نفر هم زمان در تعامل و رفت و آمد باشىد و فقط اسم هیشان را به دوست اجتماعى و خواهر و جاست فرند  تغییر بدهید

یا اینکه :همیشه موقع حساب کتاب، کارت عابر بانکتان جا مانده باشد!!

اینها زرنگى هستند

اما برای آدمها

اما زرنگ واقعى کسى است که براى خدا زرنگ باشد

هر کارى میکند رضایت بالا سرى اولویتش باشد

از رشوه و پارتى و آشنا بازى مى گذرد

چون اعتقاد دارد آشنایش روی دست همه پارتى بازیهاست

که براى آدما بد نمیخواهد حتى اگر آنها آدمهاى خوبى نباشند.

مگر نه اینکه یَدُ اللهِ فوق أیدیهم؟؟( دست خدا بالاى همه دست هاست؟! )

زرنگى خوب است

اما انتخاب اینکه براىچه کسی زرنگ باشیم،

شاید راه زندگیمان را عوض کند.