روزگار کودکی یادش بخیر
چابکی و زیرکی یادش بخیر
یاد آن حوض و درختان حیاط
آببازیهایمان یادش بخیر
یاد سرمشق معلمهایمان
صفحه های زرد دفترهایمان
دفترکاهی، مدادپرچمی
آن تراش آهنی یادش بخیر
یاد آن فریادهای دورهگرد
بستنی و بامیه یادش بخیر
یاد خوابیدن درون پشهبند
زندگی ساده و بیقید و بند
غصههای روز اول در کلاس
گریه های بچه ها و التماس
رقص پرچم با نسیم صبحگاه
در حیاط مدرسه یادش بخیر
رفته ایام و گذشته کودکی
مانده در خاطر صفای کودکی
چون که رسم زندگی باشد عبور
کودکی ما نیز گشته ایم از تو دور
خوش ترین ایام، ایام تو بود
کودکی بر روز و شب هایت
درود