مادربزرگ می گفت :
هرکسی در این دنیا نان قلبش را می خورد !
تنها بخشیدن و گذشتن کفایت نمیکند ،
رها کن خشم درونت را ،
خاموش کن آتشی که جانت را میسوزاند
بایست روبروی خودت
دستی دراز کن
غبار نفرت را بشور
بگذار برود دور شود .
چشم بپوشان از خطای آنکه دلت را آزرده!
عاقبت آنچه آدمی را از پای در می آورد و می میراند اعمال گذشته ی اوست،
زخم هایی که بر جان ها نهاده ،
رویاهایی که بر باد داده
و حرف هایی که با آن ها ، دل هایی را شکسته است.
مادربزرگ می گفت :
حال دلت را خوب کن و باورکن هرکسی در این دنیا نان قلبش را خواهد خورد .