گاهی دلم برای خودم هم میسوزد

مگر میشود این همه احمق باشی!!

دلم برا ی خانواده ام که به من تکیه کرده اند، میسوزد!!!

بدبخت تر ازمن ، آنها هستند

به باد تکیه کرده اند!!

گاهی از همه حماقت ها و سادگی های خودم

می میرم

ولی باز مجبورم

نقابی بر صورت بزنم و بگویم هستم

گاهی ذهنم پر میشود از همه بدی ها

سوء ظن ها

بدگمانی ها

گمان می کنم

بیمارم

بیماری ناعلاج