ﻣﺎﻫﯽ حوض منزل ما
سعی می کرد ﯾک ﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕوید!!
ﺗﺎ ﺩهانش را ﺑﺎﺯﻣﯿﮑﺮﺩ
ﺁﺏ ﻣﯿﺮﻓﺖ داخل دهانشﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮاﻧﺴﺖ حرفی بزند ...
ﺩﺳﺖ ﮐﺮﺩﻡ داخل ﺁﮐﻮﺍﺭﯾﻮﻡ ﻭ ماهی را بیرون ﺁﻭﺭﺩﻡ !!!!
ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺍﺯﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﭘﺮﯾﺪﻥ ..
ﺩﻟﻢ نیامد ﺩﻭﺑﺎﺭﻩﺑﻨﺪﺍﺯﻣﺶ داخل آکواریوم!!!
آنقدر ﺑﺎﻻ و ﭘﺎﯾﯿﻦ ﭘﺮﯾﺪ تا ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪ!!!
ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ !!...
باخودم فکر کردم:
ﺗﺎ وقتی ﺧﻮﺍبیده ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ زمان هست تا بگذارمش داخل ﺁﮐﻮﺍﺭﯾﻮﻡ!!!
ﻭﻟﯽ ﺍﻻﻥ ﭼﻨﺪ ﺳﺎعت هست که ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻧﺸﺪﻩ..
ﯾﻌﻨﯽ فکر می کنم ﺑﯿﺪﺍﺭﺷﺪﻩ ،وقتی ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻤﺶ داخل آکواریوم ،
ﻗﻬﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺧﻮﺩش را ﺯﺩﻩﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ !!!!!
ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺍﻃﺮﺍفمان هست..........
دوستشان ﺩﺍﺭﯾﻢ ...
دوستمان دارند ...
ﻭﻟﯽ آنها را نمی فهمیم!
ﻓﻘﻂ در ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺧﻮﺩمان ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭﺭ را ﺑﺎ آنها ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ..
*****************
خسرو شکیبایی