قرآن به چندین روش مانع ایجاد عدالت در جامعه ی بشری می شود که مهمترین آنان نظام طبقاتی انسان در اسلام است. این طبقه بندی به ترتیب برتری عبارتند از: 1- مرد آزاد مسلمان 2- زن آزاد مسلمان 3- برده ی مسلمان 4- غیر مسلمانان. این طبقات از حقوق بشدت متفاوتی برخوردارند. همچنین اسلام با اساسی ترین حقوق بشر بشدت مخالف است بنابراین قرآن تصویری ناقص و معوج از انسان ارایه می دهد و بزرگترین مانع عدالت، آزادی، پیشرفت و توسعه و حقوق بشر است.  در تاریخ شناخته شده ی بشری، بزرگترین تحریف در اخلاق، مربوط به قرآن است. قرآن اخلاق انسانی را به اخلاق طبقاتی تبدیل کرده است یعنی اخلاق بر حسب ارزش متفاوت انسانها، متفاوت می شود و اصول اخلاقی را از کلیت و جهانشمول بودن انداخته است. مهمترین بخش این انحراف مربوط به نابود کردن اخلاق در مورد غیر مسلمانان، بردگان و زنان است. به تعبیر دیگر اخلاق در مورد مردان آزاد مسلمان تقریبا انسانی است ولی در مورد غیر مسلمانان، غیر انسانی یا ضد اخلاق است. برای نمونه در حالیکه تجاوز جنسی به زن آزاد بد است تجاوز جنسی به زنان اسیر خوب است. اخلاق قرآن متکی به ترس از جهنم است. یعنی اخلاق ارزشمند انسانی که هر انسان نه بخاطر ترس و نه بخاطر منفعت بلکه بخاطر انسان بودن خودش و همنوعانش انجام می دهد را از بین برده است. بعد از ترس، اخلاق قرآن متکی بر طمع بهشت و شراب و حوری است. مسلمان کار اخلاقی را بخاطر ارزشمند بودن و انسانی بودن آن انجام نمی دهد بلکه انجام می دهد تا به جهنم نرود و دائما با دختران زیباروی بهشتی عمل جنسی انجام دهد. قرآن برای غیر مسلمانان حق حیات قائل نیست یعنی بر روی کره ی زمین حتی یک نفر کافر نباید زندگی کند و هیچ یهودی و مسیحی و ناباور حق زندگی آزاد و مستقل ندارد. مسلمانان باید با آنان بجنگند تا باقیمانده ی آنان با ذلت و خواری و با از دست دادن بخش مهمی از حقوق انسانی شان تحت حکومت اسلامی زندگی کنند و در این جنگهای مسلمان سازی تمام اموال و نوامیس غیر مسلمانان به مالکیت مسلمانان در می آید. قرآن موجب نفرت و جنگ جاودانه ی بین مسلمانان و غیر مسلمانان شده است و به حق باید گفت که محمد جنایتکارترین فرد و قرآن جنایتکارانه ترین کتاب تاریخ بشری است چون قتل عام و دزدی و تجاوز جنسی و برده گیری را جاودانه کرده اند