۲۴۵ مطلب با موضوع «آرا و نظرات» ثبت شده است

دستاویزی بنام حقوق بشر

این کلمه هم واژه غریبی شده است!!

چماقی است در دست به اصطلاح ممالک پیشرو دردموکراسی برای درهم کوبیدن ؛ همه مخالفان

اینکه ما هم مشکلات و ایراداتی داریم ، اظهر من الشمس است

اما اوضاع آنی  نیست که آنها تفسیر می کنند

مگر در همان ممالک به اصطلاح پیشرو در دموکراسی ، زندانی ندارند؟

مگر زندانی سیاسی ندارند؟

مگی کسی که به مردم آسیب برساند محکوم نمی شود؟

مگر کارتل های مواد مخدر منفور و محکوم نیستند؟

آنجا مخالفانشان را حلوا حلوا می کنند؟

نه آنجا هم به شدت می کوبند؟

اصلا دموکراسی را چه کسی تعریف کرد؟

چه کسی مصادیق را برشمرد؟

اصلا چرا باید دموکراسی همانی باشد که آنها می گویند؟

  • برباد رفته

ممیزی ایزو(سیستم مدیریت کیفیت)

دیروز ممیزی ایزو داشتیم

به نظر من آیتم هائی چون ایزو، بی اس  سی ، برنامه عملیاتی و صدها مورد دیگر از این دست برنامه ها که همگی برای برررسی عملکرد و ارزیابی

کیفیت خدمت ارائه شده بوسیله ادارات ، سازمانها و نهادها طراحی ، ایجاد و اجرا میشوند، باید مثل الباقی علوم بومی سازی شوند.

درسیستم مدیریت کیفیت یا همان ایزو ، که با توجه به اندک تجربه کاری من ، بسیار کاربردی تر هست ، مبنا براساس فرآیند است و به اصطلاح فرآیند

محوری ، مبنا قرار دارد.

اما مشکل اینجاست که شیوه های نوین علمی برای عده ای دکان شده و از قبل جهل مردم و ندانم کاری میلیونها که کم هست ، میلیاردها به جیب مبارک زده اند.!!!

و نتیجه کار

هیچ

هیچ

مشکل ادارات ما و کارکنان آن چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی ، عدم تعیین کار ویا همان کارسنجی است

کارمندی را استخدام می کنند ، بی آنکه کارش معیین باشد

شاید بسیاری از کارکنان ما بی کار باشند(به معنای واقعی کلمه)

و شاید بیش از حد کار می کنند و دچار فرسودگی شغلی میشوند

ما میان افراط و تفریط گیر کرده ایم

بهرحال دیروز ممیزی شدیم

و اشکالاتی را هم داشتیم

ولی اصل مسئله این است

اجرای همزمان دو سیستم

و نا مشخص بودن فعالیت اصلی و فرعی کارمند در هردوی این سیستم ها.

  • برباد رفته

کمی تامل در قضاوت کردن داشته باشیم

بخداهدف خلقت هرچه باشد(با هر منطقی، مکتب و فلسفه ای به آن نگاه کنید ، مهم نیست)

اخلاقیات شاه کلید همه ادیان و مکاتب است

کاش فقط می آموختیم

سریع و ساده قضاوت نکنیم

امروز یک قضاوت عجولانه از من

مردی را رنجاند

حرمتی را شکست

و افسوسی بزرگ برایم بجا گذاشت

کاش کمی صبر میکردم

کاش کمی صبور بودم

ای کاش

  • برباد رفته

دلتنگی

همیشه مانده ام میان خودم وخودم

از یک طرف دورنگی ها و به اصطلاح سیاست ها و رندی و زرنگی آدم های فعلی، واز طرف سادگی، بی عقلی و حماقت های من

در محل کار، زن ها و مردها با فتوای خودشان و بواسطه چند سال هم نشینی و همجواری، به هم نزدیک و محرم شده اند

همکاری را می بینی که لازم است چشمت را دور ببینند آنگاه تماس تلفنی است و خنده های ..... و این وسط تنها تو غریبه هستی!!!!

می بینی همه مدعی دین ومذهب مرامیم و در عمل ، لاسیدن برایمان درد ودل است و لذت بردن ، همنشینی بی ریا

می بینی همه در حال استفاده از موقغیت خود هستند تا منافع مادیشان را تامین کنند

و من فقط در نیای خودم با افکاری کودکانه و گاهی احمقانه

به معجزه فکر می کنم.

برای من که میان دو پارادوکس گیر افتاده ام، زمانه نامرادی را تجربه می کنم

الخصوص که ضعف دین و مبانی اعتقادی را هم دارم

  • برباد رفته

آغاز

بنام حضرت حق

سالها ناآرام بودم وپر از اضطراب و استرس

ولی فقط چند روز است که با بسم الله گفتن در ابتدای همه کارهایم، به سکینه وآرامش رسیده ام.

همکاری می گفت بنویسید تا هم خاطراتی زیبا بجا بماند و هم با مرور آنها بر تجاربتان اضافه شود.

و من قاصر بودم که چگونه دفترخاطراتم را همه جا با خود ببرم

و شاید گاهی بخواهم کسی نبیند و نخواند

و ناگهان جرقه ای زد و وبلاگ نویسی شد راهکار خلاقانه من!!!

البته قبلا و سالیانی پیش کمی با وبلاگ کار کرده بودم

خواهم نوشت

از خودم

خانواده

دوستان

کار

اداره

کارگاه

و همه آنچه به ذهنم برسد

البته اگر خدا بخواهد.

یا علی

 

  • برباد رفته
به جز از عشق
که اسباب سرافرازی بود
آزمودیم همه
کار جهان بازی بود