انتشار عشق

با یکی از دوستانم سوار تاکسی شدیم.
هنگام پیاده شدن دوستم به راننده تاکسی گفت:
ممنون آقا، واقعا که رانندگی شما عالی است.
راننده با تعجب گفت: جدی میگویید یا اینکه داری مرا دست می اندازی؟!

دوستم گفت: نه جدی گفتم. خونسردی شما در رانندگی در چنین خیابان های شلوعی قابل تحسین است. شما بسیار خوب رانندگی نموده و قوانین را رعایت میکنید.

راننده لبخند رضایت بخشی زد و دور شد.

از دوستم پرسیدم : موضوع چی بود؟!

گفت سعی دارم " عشق " را به مردم شهر هدیه کنم!
با صحبت های من آن راننده تاکسی روز خوشی را پیش رو خواهد داشت.

رفتار او با مسافرانش خوب تر از قبل خواهد بود، مسافران نیز از رفتار خوب راننده انرژی میگیرند و رفتارشان با زیر دستان، فروشندگان، همکاران و اعضای خانواده خوب خواهد بود.

به همین ترتیب خوش نیتی و خوش خلقی میان حداقل هزارنفر پخش خواهد شد.
من هر روز با افراد زیادی روبرو میشم.

اگر بتوانم فقط 3 نفر را خوشحال کنم، بر رفتار 3 هزار نفر تاثیر گذاشته ام.

گفتن آن جملات به راننده تاکسی هیچ زحمتی نداشت. اگر با راننده دیگری برخورد کنم او را نیز خوشحال خواهم کرد. خوشحال کردن مردم یک شهر کار ساده ای نیست اما اگر بتوانیم چند نفر را خوشحال کنیم کار بزرگی انجام داده ایم.

روح زندگی ما همین عشق است.
حال آنکه برخی از ما با یک ادبیات ناپسند در پی فرصتی هستیم که همدیگر را تحقیر کنیم؛

وااای چقدرر چاق شدی!
موهای سفیدتم که کم کم در اومد
اینهمه کار میکنی برای اینقدرر در آمد؟

تو واقعاً فکر میکنی در این امتحان قبول میشی؟
و..

این جملات و امثال آنها کاملاً مخرب نیروی عشق هستند و عشق را از رابطه ها گریزان می کنند.

اگر بتوانیم زیبایی را در نگاه خودمان جای دهیم انگاه عشق است که از وجود ما ساطع میشود.

💎زندگی‌ مانند یک پتوی کوتاه است.
آن را بالا می‌کشید، انگشت شستتان بیرون می زند
آن را پایین می‌کشید شانه‌هایتان از سرما می لرزد
آدم های وسواسی؛
مدام در حال تست اندازه پتو هستند و زندگی را نمی فهمند!
ولی‌ آدم‌های شاد؛
زانوهای خود را کمی‌ خم میکنند و شب راحتی‌ را سپری می کنند.


💎 با یکی از دوستانم سوار تاکسی شدیم.
هنگام پیاده شدن دوستم به راننده تاکسی گفت:
ممنون آقا، واقعا که رانندگی شما عالی است.
راننده با تعجب گفت: جدی میگویید یا اینکه داری مرا دست می اندازی؟!

دوستم گفت: نه جدی گفتم. خونسردی شما در رانندگی در چنین خیابان های شلوعی قابل تحسین است. شما بسیار خوب رانندگی نموده و قوانین را رعایت میکنید.

راننده لبخند رضایت بخشی زد و دور شد.

از دوستم پرسیدم : موضوع چی بود؟!

گفت سعی دارم " عشق " را به مردم شهر هدیه کنم!
با صحبت های من آن راننده تاکسی روز خوشی را پیش رو خواهد داشت.

رفتار او با مسافرانش خوب تر از قبل خواهد بود، مسافران نیز از رفتار خوب راننده انرژی میگیرند و رفتارشان با زیر دستان، فروشندگان، همکاران و اعضای خانواده خوب خواهد بود.

به همین ترتیب خوش نیتی و خوش خلقی میان حداقل هزارنفر پخش خواهد شد.
من هر روز با افراد زیادی روبرو میشم.

اگر بتوانم فقط 3 نفر را خوشحال کنم، بر رفتار 3 هزار نفر تاثیر گذاشته ام.

گفتن آن جملات به راننده تاکسی هیچ زحمتی نداشت. اگر با راننده دیگری برخورد کنم او را نیز خوشحال خواهم کرد. خوشحال کردن مردم یک شهر کار ساده ای نیست اما اگر بتوانیم چند نفر را خوشحال کنیم کار بزرگی انجام داده ایم.

روح زندگی ما همین عشق است.
حال آنکه برخی از ما با یک ادبیات ناپسند در پی فرصتی هستیم که همدیگر را تحقیر کنیم؛

وااای چقدرر چاق شدی!
موهای سفیدتم که کم کم در اومد
اینهمه کار میکنی برای اینقدرر در آمد؟

تو واقعاً فکر میکنی در این امتحان قبول میشی؟
و..

این جملات و امثال آنها کاملاً مخرب نیروی عشق هستند و عشق را از رابطه ها گریزان می کنند.

اگر بتوانیم زیبایی را در نگاه خودمان جای دهیم انگاه عشق است که از وجود ما ساطع میشود.

💎زندگی‌ مانند یک پتوی کوتاه است.
آن را بالا می‌کشید، انگشت شستتان بیرون می زند
آن را پایین می‌کشید شانه‌هایتان از سرما می لرزد
آدم های وسواسی؛
مدام در حال تست اندازه پتو هستند و زندگی را نمی فهمند!
ولی‌ آدم‌های شاد؛
زانوهای خود را کمی‌ خم میکنند و شب راحتی‌ را سپری می کنند

  • برباد رفته

#دکترخلیل_رفاهی در کتاب گردش ایام میگوید:

زمانی درقم طلبه بودم
بعلت خامی و بی ارتباطی با جامعه
معتقد بودم، فقط کسی که در قم باشد وروحانی،بافضیلت است
اما وقتی در دوره ای که دانشگاه تهران بودم بااشخاص  با فضیلت روبه روشدم فهمیدم که درخارج ازقم ودرافراد غیر روحانی افراد ارزشمندوجود دارد،
اما.... !
باز شیعه بودن را شرط اصلی میدانستم،

بعد باسفر به کشورهای عربی فهمیدم که بین سایر فرقه اسلامی هم انسان ارزشمند یافت میشود

پس ازسفربه اروپابه این نکته واقف شدم که دربین سایرادیان نیز انسان ارزشمند هست

ولی در ژاپن حادثه ای برایم رخ داد که فهمیدم  فضیلت وانسانیت
به
زبان
ومکان و
نژاد و
مذهب و
رنگ نیست

برای غذا به رستورانی بزرگ وشلوغ درتوکیو  رفتم وبه جاهای دیگر سری زدم
چند ساعت بعد ناگهان یادم آمد که ساکم راکه تمام زندگیم داخل آن بود درآن رستوران جا گذاشته ام
 با عجله رفتم وبا کمال ناباوری دیدم
ساکم همانجاست و
پیرمردی کنار آن نشسته او گفت:
وقتی دیدم ساکت را فراموش کردی
با اینکه وقت دندانپزشکی داشتم
ماندم تا برگردی،

از او تشکر کردم ولی او "به دین اعتقادی نداشت"

  • برباد رفته

من هم از پشت کوه آمده ام

آری از پشت کوه آمده ام...!

چه می ‌دانستم اینور کوه باید برای ثروت، حرام خورد... برای عشق، خیانت کرد... برای خوب دیده شدن، دیگری را بد نشان داد... و برای به عرش رسیدن، باید دیگری را به فرش کشاند...!

وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم ، می‌گویند: " از پشت کوه آمده‌ای...! "

ترجیح می ‌دهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغه‌ام سالم بازگرداندن گوسفندان از دست گرگ‌ها باشد تا اینکه اینورِ کوه باشم و گرگ‌وار ، انسانیت را بدَرَم...!

 محمد بهمن بیگی

  • برباد رفته

قولی به خودمان

ما در دنیای عهدهای وفا نشده زندگی می کنیم ما در برهه ای زندگی می کنیم که مردم به حرف های خود عمل نمی کنند.
به دوست خود قولی میدهیم که با او جایی برویم یا برای او کاری انجام دهیم،
در صورتی که اصلا وقت یا توان انجام آن کارها را نداریم.

به خودمان قول می دهیم که وزن کم می کنیم، زندگیمان را ساده می کنیم و تفریح بیشتری در نظر می گیریم، بدون این که قصد واقعی داشته باشیم.

گفتن چیزهایی که واقعاً مد نظر ما نیست، به عادت تبدیل شده است، چون زمان زیادی است که چنین هستیم.

 مشکل واقعی این است که، وقتی به قول ها عمل نمی کنید، اعتبار خود را از دست می دهید. وقتی اعتبار خود را از دست دادید، زنجیر اعتماد را می شکنید و شکستن زنجیر اعتماد، عاقبت منجر به گسستن رشته روابط می گردد.
برای اینکه صداقت خود را بیشتر کنید، دقت کنید که در یک هفته چه مقدار حرف خلاف حقیقت می زنید. برای یک هفته فقط سعی کنید حقیقت را بگویید، و قول دهید که کاملاً در تعامل با سایرین و با خودتان صداقت پیشه کنید. زمانی که نتوانید آن کار را درست انجام دهید، پس به عادت انجام کار اشتباه، سوخت رسانده اید.
هر وقت که حقیقت را نگفتید، عادت بی صداقتی را سوخت رسانی کرده اید.
وقتی به کسی قول. می دهید که کاری برایش انجام دهید، پس آن را انجام دهید.
مرد عمل باشید نه فقط حرف بزنید و عمل نکنید.

به عمل کار برآید، به سخن دانی نیست.

امیدارم مطالب راهی باشه در پیدا کردن مسیر درست زندگی.
اول باید خودمون رو درست کنیم بعد به دیگران راه نشان دهیم.

  • برباد رفته

خاطره

ده - یازده سالم که بود تو بازی با بچه های فامیل پام گیر کرد به پای یکیشون و افتادم.

 ساق پای راستم خورد به لبه ی آجر و زخم شد..بدجور زخم شد.

خیلی طول کشید تا کم کم جای اون زخم یکم بهتر شد و کمتر اذیتم کرد.
اون روزا فقط یه دوست صمیمی داشتم
دوستی که مثل خانوادم بود.
 دوستی که بهش اعتماد داشتم.

 تو مدرسه فقط اون می دونست ساق پای راستم زخم شده...اون تنها کسی بود که جای زخمم رو بلد بود.

چند روز بعد از این اتفاق با دوستم بحثمون شد.
یادم نمیاد سر چی.
یادم نمیاد کی مقصر بود.

 فقط یادمه زنگ ورزش بود و داشتیم فوتبال بازی می کردیم.
وسط فوتبال وقتی داشتم شوت می زدم با کف پا اومد ساق پای راستم رو زد.

کاری به توپ نداشت. اومد که  زخمم رو بزنه.

 زخمم دوباره تازه شد! دوباره درد و درد و درد...

چند روز بعدش دوباره با هم رفیق شدیم.ولی دیگه هیچوقت نذاشتم بفهمه دردم چیه.

از این اتفاق سال ها می گذره ولی هروقت کسی رو می بینم که درد داره،  زخم داره،  بهش میگم

هیچوقت هیچوقت هیچوقت نذار کسی بفهمه جای زخمت کجاست.

نذار بفهمه چی نابودت می کنه..شاید یه روز زخم شد رو زخمت ! دردت رو واسه خودت نگه دار.

میگم مراقب اونایی که جای زخمت رو بلدن باش...اونا می تونن با یه حرف... با یه کنایه... با یه خاطره کاری کنن که دوباره زخمت سر باز کنه... دوباره تو می مونی و درد و درد و درد.

  • برباد رفته

توصیف بر صفت پاک نیتی

پاک نیت کسی ست
که برای همه
بدون استثناخیربخواهد
چون میداند
سعادت دیگران ازخوشبختی
اونمیکاهد
وبی نیازی آنهااز
ثروت اوکم نمیکند
چه زیباست که همیشه
نیک اندیش وخیرخواه باشیم

  • برباد رفته

فقط علی

 علی شاه💚
عَلی ماه💚
عَلی راه💚
عَلی نَصْرُمِن الله💚
عَلی زِمزِمه ى هَر دِلِ آگاه💚
عَلی عِینِ یَقینْ است💚
عَلی بَر هَمه ى خَلْقْ امیرالْمؤمِنینْ است💚
عَلی کاشِفِ هَر غَم💚
عَلی بَر هَمه مَرْحَم💚
عَلی ذِکْرِ لَبِ عیسى بن مَرْیَم💚
عَلی هَستى خاتَم💚
عَلی بَرگِ بَراتِ هَمه ى خَلْقْ ز آتَش و جَهَنَّم💚
عَلی اصلِ وجودْ است💚
عَلی روى سُجودْ است💚
عَلی مَعدَنِ جودْ است💚
عَلی رازونیازْ است💚
عَلی سوزو گُدازْاست💚
عَلی مَحْرَمِ راز است💚
عَلی مُهرِ قبولی نَماز است💚
عَلی بَرْگ و بَراتْ است💚
عَلی حَجُّ زَکاتْ است💚
عَلی تَجَلّی صفاتْ است💚
عَلی بابِ نِجاتْ است💚
عَلی حَیّ و مَماتْ است💚
عَلی رَمْز عُبور و مُرور از روى صراط است💚
عَلی ساقی کوثَر که هَمان آب حیات است💚
فَقَط حِیدَرِ کَرّار امیر الْمؤمِنینْ است.

پیشاپیش ولادت حضرت علی (ع)
و روز پدر مبار

  • برباد رفته

توصیف پاک نیتی

پاک نیت کسی ست
که برای همه
بدون استثناخیربخواهد
چون میداند
سعادت دیگران ازخوشبختی
اونمیکاهد
وبی نیازی آنهااز
ثروت اوکم نمیکند
چه زیباست که همیشه
نیک اندیش وخیرخواه باشیم

  • برباد رفته

دلم گرفته پدر.............

دلم گرفته پدر
برایم بهار بفرست…
زشهر کودکی ام یادگار بفرست
دلم گرفته مادر!
روزگار با من نیست…
دعای خیر وصدای دوتار بفرست
اگر چه زحمتتان می شود ولی این بار
برای کودک خود "قرار " بفرست
غم از ستاره تهی کرد آسمانم را…
کمی ستاره دنباله دار بفرست
به اعتبار گذشته
دو خوشه لبخند...
در این زمانه بی اعتبار بفرست
تمام روز وشب من پر از زمستان است دلم گرفته
برایم بهار بفرست...

  • برباد رفته

چه آسان هدر.............

در ۱۸ سالگی،
نگران تفکر دیگران در مورد خودت هستی.

وقتی ۴۰ ساله میشوی،
اهمیتی نمی دهی که دیگران در موردت چه فکر میکنند...

و زمانی که ۶۰ ساله میشوی،
پی میبری که اصلا هیچکس در مورد تو فکر نمیکرده است...!

چه آسان هدر میدهیم عمر خویش را فقط برای دیگران و طرز فکرشان..

  • برباد رفته
به جز از عشق
که اسباب سرافرازی بود
آزمودیم همه
کار جهان بازی بود