جواب میثم صفرپور به سیمین
*************
کفر و بی دینی ات ای یار، به ما مربوط است
بشنو این پند گهربار، به ما مربوط است
تو که با لهو و لعب در پی مستی هستی
میکنی جمـع گرفتار، به ما مربوط است
بی خیالت بشـوم بارش طـوفان بلا
میرسد از در و دیوار، به ما مربوط است
آنچه آمـد به سر طایفـهٔ نـوح نبی،
میشود واقعه تکرار، به ما مربوط است
من اگر لایق الطاف خـدایم، به تو چه؟
تو کنی جامعه بیمار، به ما مربوط است
تو اگر می بخوری در پس خانه، چه به من؟
گر بیایی برِ انظار، به ما مربوط است
تو به این کوه گُنه، عامل شیطان گشتی
شده ای نوکر دربار به ما مربوط است
گـر نبنـدیم بر پـوزۀ او قـلاده
میدرد همچو سگ هار، به ما مربوط است
گر تو سوراخ کنی کشتی این جامعه را
میشود غرق، به ناچار به ما مربوط است
مست کن لیک نبینم که تو مستی کردی
اربده، کوچه و بازار، به ما مربوط است
تو که با چنگ و ربابت همهٔ مـردم را
میکنی مستعد نار، به ما مربوط است
به جهنم که خودت را بکشی در خانه
در خیابان بزنی دار، به ما مربوط است
دین من داده اجـازه که دخالت بکنم،
تا نبینم ز تو آزار، به ما مربوط است
امر معروف کنم، نهی ز منکر بپـذیر
تا ابد، ترمز اشرار، به ما مربوط است