۱۶۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دیده گاه فلسفی من» ثبت شده است

متن ترانه:تنگه غروبه

تنگه غروبه خورشید اسیره
می‌ترسم امشب خوابم نگیره
سیاهی شب چشم‌هاش رو واکرد
ستاره من تو رو صدا کرد
باز مثل هرشب ازدیده پنهون
یه مرد عاشق با چشم گریون
آواز می‌خونه از پشت دیوار
کی خوابه امشب کی مونده بیدار
چراشب ما سحر نمی‌شه
گل ستاره پرپر نمی‌شه
توشهر خورشید یه قصر نوره
راه من و تو امشب چه دوره

ترانه سرا:ایرج رزمجو

  • برباد رفته

تخصص ، تعهد و وطن پرستی تا به این حد؟!!

انسان موجود عجیبی است!!!

از مثبت بینهایت تا منفی بینهایت ، ادامه دارد!!!

موجودی با قدرت تفکر و مغزی بسیار هوشمند و قدرتمند!!!

و عجیب تر آنکه همه خود را محق می دانیم!!!

در کشوری که هیچ کس ،کار تخصصی خودش را نمی کند

همه حق دارند در همه مسائل نظر بدهند

دوستی داشتم که د یک شرکتی فولاد که با مشارکت ایتالیائی ها ساخته شده بود ، کار می کرد

می گفت:مدیریت به من دستور داده بود تا تعداد زیادی تلفن رو میزی بخرم

به ذهنم زد از این معامله ، پورسانت خوی هم من بگیرم!!!

با یکی از مهندسان خیلی مجرب ایتالیائی دوست فابریک بودم

یک روز به منزلم دعوتش کردم و گفتم باید این تعداد تلفن رومیزی بخرم

شما کمک کن از ایتالیا بخریم، پورسانت شما هم محفوظ!!!

کمی فکرد و با موبالش تماس گرفت و پس از خاتمه مکالمه اش ، گفت:

این دوستم متخصص امور مخابرات است و تجارب خوب یدر زمینه تلفن دارد

به او گفتم با شما هماهنگ کند، من در زمینه تلفن ثابت و همراه ، اصلا تخصص و مهارتی ندارم

گفتم خوب بحث پورسانتت چطور؟

گفت:گفتم که من بلد نیستم ، پس من شریکتان نیستم

تو هم اگر خیلی اصرار داری به شماره دوست من زنگ بزن

او پورسانتی نمی گیرد ولی دانشش را در اختیارت می گذارد

اصلا مگر در کشور شما بههمین راحتی توء کارپرداز میتوانی اینجوری خرید کنی؟

پس وجدانت کجاست؟

وشروع کرد به تدریس درس اخلاق!!

نتیجه آنکه:

یک - در کاری که بلد نیستند دخالت نمی کنند حتی اگر پورسانت خوبی داشته باشد!!!

دو - تعهد اخلاقی و وجدان کاری بالادی دارند و هیوقت آنرا زیر پا نمی گذارند

سه - مام وطن برایشان از همه چیز با ارزشتر است!!!!

شاید اصلا برایتان جالب نباشد ولی مرا خیلی آزار می دهد این خصائل بد اخلاقی!!!

  • برباد رفته

متن:چینی نازک تنهائی من

آری سهراب تو درست میگویی!!

آسمان مال من است...پنجره،عشق،زمین،دوست،هوا،مال من است!

اما سهراب تو قضاوت کن...

بر دل سنگ زمین جای من است؟

من نمیدانم چرا این مردم، دانه های دلشان پیدا نیست...

توکجایی سهراب؟!آب را گل کردند!!

صبر کن ای سهراب،گفته بودی قایقی خواهم ساخت...

خواهم انداخت به اب،دورخواهم شد از این خاک غریب،

قایقت جا دارد؟؟؟

منم از همهمه ی اهل زمین دلگیرم!!

مثل سهراب دگر جنس تنهایی من چینی نیست، که ترک بردارد...

مثل مرمر شده است...

چینی نازک تنهایی من...!!!

  • برباد رفته

متن:تو فقط یادم باش

پس ازآفرینش آدم خدا گفت به او: نازنینم آدم....
با تو رازی دارم !..
اندکی پیشتر آی ...

آدم آرام و نجیب ، اَمد پیش !!.

 زیر چشمی به خدا می نگریست ...!!!

محو لبخند غم آلود خدا .... دلش انگار گریست .

نازنینم آدم... ( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید )...!!!!
یاد من باش ... که بس تنهایم !!!
بغض آدم ترکید ، .. گونه هایش لرزید !!
به خدا گفت :
من به اندازه ی ....
من به اندازه ی گلهای بهشت .....نه ...
به اندازه عرش ...نه ....نه
من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من ، .. دوستدارت هستم !!

آدم ،.. کوله اش را بر داشت

خسته و سخت قدم بر می داشت ....
راهی ظلمت پر شور زمین ....
زیر لبهای خدا باز شنید ،...
نازنینم آدم !... نه به اندازه ی تنهایی من ...
نه به اندازه ی عرش... نه به اندازه ی گلهای بهشت !...
که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش !!

  • برباد رفته

متن:دورغ

چه دلپذیراست ...!!!

اینکه گناهانمان پیدا نیستند...

وگرنه مجبور بودیم

هر روز خودمان را پاک بشوییم

شاید هم می بایست زیر باران زندگی می کردیم

و باز دلپذیر و نیکوست اینکه دروغهایمان

شکل مان را دگرگون نمی کنند

چون در اینصورت حتی یک لحظه همدیگر را به یاد نمی آوردیم

خدای رحیم ، تو را به خاطر این همه مهربانی ات سپاس.

"فدریکو گارسیا لورکا"

  • برباد رفته

به کدامین واژه اعتماد کنم

می مانم میان دلم و عقلم!!

گیر کرده ام و آرام آرام دل بر عقل نداشته ام!!! غالب میشود

دلتنگ هستم

دلتنگ ایامی که چیزی جز صداقت نبود

و آنقدر بی ریا بودیم که:

وقتی دروغ می گفتیم، خودمان سرمان را به دیوار می کوبیدیم!!

چقدر ساده بودم من!!!

ولی حالا همه چیزمان دروغ شده

حتی گاهی فکر میکنم اینی که الان منم ، من نیستم و شاید دارم دروغ می گویم!!دروغ می بینم!!

تظاهر شده مایه مباهات

ریا شده دلیل بزرگی

و دروغ مستندی بر سیاست مداری!!

دینا غریبی است  ، نه!!!

واژه ها هم تغییر معنی می دهند

شاید آنها هم دروغ میگویند!!!

و معنی اصلیشان همین بوده که الان هست!!!

به کدام معنا و کدامین کلمه و واژه میتوان اعتماد کرد!!!

مانده ام

  • برباد رفته

ظلمی به نام نظام سلامت وافزایش تعرفه پزشکان

آنقدر در خصوص نظام سلامت چیزی نوشته شده و در بوق و کرنا کرده اندکه حتی دست اندرکاران این نظام هم سرگیجه گرفته اند!!!

اما آنچه من بعنوان یک استفاده کننده از سیستم درمانی کشور دریافته ام ، غیر از آن چیزی است که در بوق وکرنا شده است

اینجا همه چیز در هم است!!

آمده اند به عنوان تلافی زحمات قشر نخبه جامعه ، که همان پزشکان متخصص هستند! تعرفه های پزشکی را افزایش داده اند

آنهم چندین برابر

از نظر برخی از دست اندرکاران حوزه سلامت ، قشر پزشک و آنهم متخصصان ، قشری ویژه و نخبه هستند که در جامعه نظیر ندارندف، شاید زمانیکه سهمیه ها نبود این حرف تا محدودی میتوانست صحیح باشد اما در زمان حال و سهمیه ها و دانشگاه هائی که همه ما می دانیم چگونه هستند این حرف جای بحث دارد!!!

سردمدار این حرکت بزرگ که تا ابد بر تارخ درمان این کشور قرار خواهد داشت و همچون یک لکه ننگ ، خودنمائی خواهد کرد، وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی جناب آقای دکترسید حسن قاضی زاده هاشمی (حفض کم الله)هستند.مردی که مدعی است دریافتی پزشکان کشور ما از همردیفان اروپائی و آمریکائیشان بسیار کمتر است؟! البته ایشان فراموش کرده اند خدماتی که در اروپا وآمریکا به بیماران می دهند به هیچ وجه من الوجوح با ایران قابل قیاس نیست که هیچ ، اصلا در یک ردیف نمی گنجند!!و اینکه اگر در اروپا و آمریکا ، پزشکی ، بیماری را ناقص کند ، علاوه بر پرداخت خسارت کامل ، برای یک مدت زمانی طولانی ،شماره نظام پزشکیشان لغو میشود که این مدت بسته به خسارت وارد شده ، متغیر است!!!

آمدند و از بیت المال دریافتی پزشکان را چندین برابر کردندو این قشر محترم مانده اند که چگونه این درآمد چندین برابر شده را خرج کنند!!! و حالا یا ساختمان سازی می کنند یا فست فود راه می اندازند و یا ماشن های خارجی مدل بالا میخرند!!!

از آن طرف دولت پول ندارد تا هزینه همه را بدهد پول بیمارستان را نمی دهد و پرسنل بیمارستان مدتهاست که دریافتی نداشته ا ند!!!

جالبتر آنکه در یک بیمارستان پزشک محترم متخصص ماهیانه سه و یا چهار میلیارد تومان می گیرد و سایر پرسنل به زور دو تا سه میلیون تومان!!عجب قرابتی!!!و این شده که برای جبران بخشی ا ز این هزینه ، بیمه سلامت که رایگان بوده را از اول آبان ماه لغو کرده اند و بجای آن بیمه ایرانیان آمده که برای هر نفر سالیانه دویست و چهل هزار تومان می گیرند!!!تازه با این روش هم جبران نخواهدشد!!!

خدمت بزرگ وزیر بهداشت به اقشار بی بضاعت و ندار جامعه تا ابد پایدار خواهد ماند!!!!تی نسل ها و دولت ها و حکومت های بعدی!!!چرا که کسی نخواهد توانست حق قشر نخبه جامعه را از اینی که تصویب شده ، کم کند!!!

خدایا من که نمی فهم  ، شعورم را زیاد کن تا سخنان مردان بزرگ کشورم را درک کنم و اگر تهمتی می زنم شهامت عذرخواهیش را هم به من بده

آمین یا خدای ضعیفان!!!

  • برباد رفته

واژه هائی که انسانهای قرنهای بعدی از دست می دهند

گوئی همنشینی با انسان عصر حاضر، آسمان را هم گرفتار کرده!!!

آسمان هم صفت های حقیر انسانها را یاد گرفته!!

سالهاست روی خسیس آسمان را دیده ایم

نگاهمان به آسمان سیاه شد ولی اتفاقی نیافتاد

پائیز به انتها رسیده و زمستان دارد از در وارد میشود ، ولی دریغ از قطره ای باران و یا ذره ای برف!!!

فقط سرمای خشک و هوائی کثیف ، که با خود همه امراض را می اورد!!!

دلتنگ شنیدن صدای باران از ناودان های کوچه های گلی هستیم

و بی قرار پارو کردن برف با پاروهای چوبی قدیمی !!!!

ساختن آدم برفی

و برف بازی و خوردن شیره با برف!!!!

نشستن کنار بخاری های چوبی و دود کشهائی که باریدن برف ، بازارشان را رونق می داد

تعطیلی مدارس و انتظار یک برف سنگین تر برای فردا

تا تعطیلی ها ادامه داشته باشد!!!

اینها آرزوهای زیادی هستند!!!

به گمانم تا چندی دیگر کلمات باران و برف را فقط در کتاب های لغت و واژه نامه های قدیمی خواهیم یافت!!

و باید تعاریف جدیدی را برای پائیز و زمستان پیدا کنیم

چرا که مفاهیم آنها تغییر کرده

قدیم ها ، پائیز برابر بود با بارش باران های پائیزی

و زمستان مترادف بود با سرما و برف !!

اما حالا با خساست آسمان همه چیز تغییر کرده !!!

بیچاره انسان های قرن بعد چه واژه های دلنشینی را از دست می دهند!!!

  • برباد رفته

واعظانی که حرف و عمل ظاهریشان هم فرق دارد

بچه که بودیم می گفتند:

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند

چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند

وقتی معنای شعر را می پرسیدم می گفتند: اهل منبر و موعظه حرف و عملشان در ظاهر و باطن فرق دارد!!

اما حالا کار به جائی رسیده که عملشان در حرف هم فرق دارد

طرف قاری ممتاز است و هزاران افاده و ادعای خوب بودن واهل دین و مسلمانی !!!

قاری مزبور را برای قرائت قرآن افتتاح مراسم آموزشی دعوت کردیم

صبح اول وقت تشریف آوردند

صبحانه کاملی میل کردند

چائی نوشیدند

قرآن خواندن (که روی هم رفته ،چهار دقیقه نشد!!!)

بعد هم تا انتهای روز کاری در خدمتشان بودیم

دو دفعه پذیرائی شدند

ناهار کاملی خوردند

مقداری افاضه فضل نمودند

و بعد از نماز تشریف بردند منزل

نکته مهم اینکه ایشان کارمند دولت بودند و می بایستی در محل کارشان حاضر می شدند

ولی بدلیل دعوت مدیر کل ما ، همه روز در خدمتشان بودیم

کارهای اداریشان هم بماند برا ی فردا!!!

البته اگر فردا برای قرائت قرآن به جائی دعوت نشوند!!!

حالا توقع داریم مردم اهل دین باشند

قرآن بخوانند

مذهبی باشند

الحق که گل گفته شاعر بزرگ ، حضرت حافظ:

واعظان کین جلوه در محراب و منبر می کنند

چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند

مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس

توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند

گوییا باور نمی دارند روز داوری

کین همه قلب و دغل د رکارداور می کنند

یا رب این نودولتان را بر خر خودشان نشان

کین همه ناز از غلام ترک واستر می کنند

ای گدای خانقه برجه که در دیر مغان

می دهند آبی که دل ها را توانگر می کنند

حسن بی پایان او چندان که عاشق می کشد

زمره دیگر به عشق از غیب سر بر می کنند

بر در میخانه عشق ای ملک تسبح گوی

کاندر آنجا طینت آدم مخمر می کنند

صبحدم از عرش می آمد خروشی عقل گفت

قدسیان گوئی که شعر حافظ از بر می کنند

  • برباد رفته

نمادهای یک کشور عقب افتاده

بزرگی می گفت : مشکل ما تفسر به نفس است

یعنی هر متن وقانون را به سلیقه و سود خودمان تفسیر می کنیم

طبیعی است با این شیوه نهایتا منافع یک عده محدود تامین میشود

نمی تواند جامع باشد و منافع اکثریت را دیده باشد

حالا این موضوع در کشور ما بیداد می کند

شاهد هستیم که حتی قوانین را برای منافع یک عده خاص تعریف می کنند

یادتان باشد چند سال پیش قانون خرید خدمت سربازی تصویب شد

این قانون برای استفاده آقا زاده ها که حالا به سن سربازی رسیده بودند وبرای خروج از کشور نیار به کارت پایان خدمت داشتند به تصویب رسید.خوب الیته بخشی از مردم عادی هم از قبال این موضوع بهره بردند و خدمتشان را خریدند. و بعد قانون لغو شد

دو یا سه سال قبل مصوبه ای آمد که افراد دیپلمه ای که سابقه کار در داروخانه را داشته باشند می توانند داروخانه تاسیس کنند

این مجوز فقط یک روز اجرا شد

یعنی صبح اول وقت ابلاغ شد

ظهر انتهای وقت اداری ، لغوشد

و از قبال آن گمان کنم فقط دو یا سه نفر مجوز تاسیس داروخانه را گرفتند!!!

از این دست قوانین و مصوبه ها و لایحه ها زیاد داریم

این میشود که قانون در ایران  همیشه تبصره دارد

راه فرار دارد

البته مر قانون فقط برای عامه مرم اجرا میشود

و تبصره هایش برای از ما بهتران!!!

این میشود که مردم اعتماد ندارند

مردم اطمینان خاطر ندارند

همیشه در جوش و خروشند

چون یک قانون امروز هست

فردا نیست

این تبعین و تفسیر کامل یک کشور عقب افتاده است

حتی اگر بزرگترین ذخایر زیر زمینی جهان را داشته باشد

این میشود خون دل خوردن مردم

دویدن فقط برای یک لقمه نان

کشوری بی قاعده

که فقط لازم است یا پر وپارتی داشته باشی

یا زر و پول داشته باشی

و یا خیلی خوش شانس باشی تا در زمان خاص در مکان خاص باشد

آنوقت شاید تو هم اندک بهره ای ببری

وگرنه کلاهت پس معرکه است

و همیشه گرفتاری

  • برباد رفته
به جز از عشق
که اسباب سرافرازی بود
آزمودیم همه
کار جهان بازی بود