1- شهوت
خواسته هائی که از حد عرف خارج میشوند مثل: اعتیاد به همه چیزف مواد مخدر، الکل و ....و عادت به بیکاری . علافی
2- طمع
توجه بیش از حد به هر چیز.حسد، دروغ، دورویی، تظاهر، سرقت، حیله گری برای مال اندوزی، عهد شکنی و تقلب، جعل، رشوه گرفتن از تجلیات طمع است.
3- خشم
خشم را سرطان ذهن می گویند.
از تجلیات خشم تهمت زدن، غیبت و بدگویی، ف، عیب جویی، زود رنجی، ستیزه جویی، حق به جانب بودن، لجاجت، بدخلقی، حسادت، نفرت، انتقاد منفی، غرور، مجادله به خاطر شکست طرف مقابل، حالت تدافعی گرفتن، گلایه و شکوه کردن، افسردگی و نا امیدی، افکار بد نسبت به دیگران داشتن، تحریک پذیری، حالت تهاجمی داشتن، بی حوصلگی، انزجارو ریشخند کردن دیگران.
4- وابستگی
شیفته دنیا بودن و دلبستگی موهوم داشتن،
بجای توسعه معنوی ، گمان میکند چیزهایی مثل مسئولیت های شغلی، خانوادگی، اجتماعی، امرار معاش و امثال آن در درجه اول اهمیت قرار دارند.
وابستگی با لباس احترام و شخصیت ممتاز و دوست شما بودن ظهور می کند و موجب دور شدن فرد از مسیر شده و فرصت از دست می رود.
وابستگی را سلطان مسامحه نامیده اند.
وابستگی به دو قسم است: وابستگی ما به دیگران ووابستگی دیگران به ما
5- خودستایی
منیت یا خودستایی:ذهن می گوید من از دیگران برترم پس باید از امکانات بیشتری برخوردار باشم. کسی که به این بیماری دچار می شود می گوید حق با من است و هر چه با من مخالف است باطل است و باید نابود شودخودنمایی، تعصب، قیافه حق به جانب گرفتن و رئیس مآبانه سخن گفتن، نکوهش دیگران، تلاش برای تنبیه دیگران، اعمال قدرت به زیردستان، با صدای بلند و مداوم حرف زدن، صحبت دیگران را قطع کردن، علاقه به سخنرانی کردن برای همه، دوست داشتن مدرک و افتخارات، عشق به شهرت، نمایش چهره مذهبی، تظاهر به زهد، موعظه دیگران با جار و جنجال از تجلیات منیت و خودستایی است.
تا زمانیکه در کالبد فیزیکی هستیم نمی توانیم هیچیک از نفسانیات را نابود کرد بلکه هدف به تعادل رساندن آنهاست و به عبارتی پایان تجربیات جهان فیزیکی توانایی به تعادل رساندن نفسانیات است.نفسانیات به صورت پنهانی عمل می کنند و فرد به سختی تشخیص می دهد که اسیر آنها شده است
منبع: