۱۶۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دیده گاه فلسفی من» ثبت شده است

زندگی همینقدر ساده است ...

"راضی باش"

به هر چی اتفاق افتاد

که اگه خوب بود زندگیت  را "قشنگ" کرد و اگه بد بود تو را "ساخت" ..

***********************

"مدیون باش"

به همه آدمای زندگیت

که خوبهایشان بهترین "حس هارا به شما میدهند و بدهایشان بهترین "درس ها را" .

***********************

"ممنون باش"

از آنهائی که به شما یاد دادند

همه شبیه "حرفهایشان" نیستند و همیشه همانجوری که میخواهید "پیش نمیرود"

****************
زندگی همینقدر ساده است ...

ساده

  • برباد رفته

نوستالژی با چراغ والور

بچه های امروز هرگز خاطراتی که ما با چراغ والور داریم را نخواهند داشت.

این چراغ ها که سه رنگ آبی و سبز و خاکستری داشت ساخت انگلیس بود

در زمستانها وسط اتاق جا خوش میکرد و در تابستانها گوشه اتاق بود.

تنها تاجری که حق فروش این محصول را داشت آقای میرمصطفی عالی نسب بود

و بعدها اولین کارخانه والور ساخت ایران را تاسیس کرد.

یادم میاد ظهرها که مدرسه تعطیل می شدیم در حالی که از سرما پاهایمان سِر و بی حس شده بود

شتابان به منزل می آمدیم و دفتر و کتاب را کنار این چراغ پهن میکردیم

و در حالی که تند تند مشق هایمان را مینوشتیم

یک چشممان هم به تابه یا قابلمه درب و داغونی بود که مادر ناهار ظهرمان را در آن آماده میکرد.

شعله آبی این چراغ توی اون زمستونهای پر از برف و یخ نوید گرمای آرامش بخشی میداد.

در زمستانها چراغ والورمان 24 ساعته روشن بود

و بعضی شبهای سرد و برفی که نفت چراغ تمام میشد یک شیرمرد میخواست تا به حیاط برود و از بشکه نفت بیاورد.

گاهی اوقات فکر میکنم چرا آن زمان با اینکه زندگی آنقدر سخت بود،

همیشه یادآوری آن دوران با آه و حسرت همراه است.....

  • برباد رفته

تقدیم به پدرهای مهربون

شاﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪر

ﻟﺮﺯﺵ ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ

بعدتو پرواز هرگز لحظه ی خوبی نبود

شانه های خسته ات  را  دیر فهمیدم  پدر

ﮐﻮﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺩﺭ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻣﻌﻨﺎ ﻧﺪﺍﺷﺖ

ﻗﺎﻣﺖ ﺑﺸﮑﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ

ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻮﺳﯿﺪﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺍﻡ

ﭘﯿﻨﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ

ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺩﺭ ﮔﺮﯾﻪ ﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﻋﺰﺍ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﮔر

ﻋﺸﻖ ﺁﻥ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ

ﺻﺤﻦ ﺍﻏﻮﺷﺖ ﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺒﺨﺶ

ﺗﺎﺑﺶ ﮔﻠﺪﺳﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ

ﻧﺦ ﺑﻪ ﻧﺦ ﭘﺎﮐﺖ ﺑﻪ ﭘﺎﮐﺖ ﻏﺼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﯼ ﻭ ﻣﻦ

ﻧﺎﻟﻪ ﯼ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ

ﻣﻦ ﮐﺠﺎﯼ ﻗﺼﻪ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻡ ﮐﺠﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ!!!

ﺑﺎﻭﺭ ﻭﺍﺭﺳﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ ....

  • برباد رفته

حرف دلی دوستانه

آیـا وکیلم شما را به عقد دائمىِ....!

و بعد از چند بار چیدن گل و آوردن گلاب

بالاخره با اجازه ى بزرگتر ها بله را مى گویند

و به اصطلاح خودشان مى روند قاطىِ مُرغها..!

امّا از من به شما نصیحت:

بى عشق تن به وصلت ندهید که عاقبت این عمل خطرناک خوشایند نیست!!

بى عشق ازدواج نکنید که آمار طلاق را بالا نبرید!!

بى عشق ازدواج نکنید که ریشه ى خیانت بخُشکد...!

بى عشق ازدواج نکنید که به محض دیدن دوست مجردتان نگویید

اگر عقل الانم را داشتم ازدواج نمى کردم...

لطفاً، براى رفع تکلیف، دامن به این فاجعه نزنید..

  • برباد رفته

لوتی های قدیم - قسمت اول

بسلامتی اون زندانی ک به مادرش گفت:

قراره فردا برای چند روز از زندان ازاد بشم،

مادر میخوام فرار کنم از این مملکت!

گذشت سالها،

نه زنگی زد نه ازش خبری آمد!

مادرش تو دلش گفت: حیف چند سال زحمتم،

ببین چند ساله یه خبری از ما نمیگیرد!

همان روزها که مادر دل تنگ پسرش شده بود رفت پیش رییس زندان و گفت:

این مشخصات پسرمنه ببینید چند ساله از زندان رفته یاست ا نه؟!؟!

رییس زندان نگاهی به شناسنامه کرد و گفت:

این زندانی 7 سال پیش اعدام شده است!

مادرش بغض کرد و گفت:

شاید اشتباه میکنید!

رییس زندان گفت نه مادر جان این تنها زندانی است که هیچوقت از یادم نمیرود،

چون هیچکس نیامد جنازه اش را تحویل بگیرد،

مامورهای شهرداری خاکش کردند!

سلامتی همه کسانی که حاضرند بمیرند،

اما کسی را ناراحت نکنند!

  • برباد رفته

پسرانی بزرگ چون مادرای بی انتها

به میوه فروش محله گفتم:

چرا اسکناسهایت روا دسته نمی کنی و همینطور درهم و برهم میگذاری داخل جیب هایت؟

بده تا برایت ردیفشان کنم از کوچیک به بزرگ.

در گوشم گفت:

بیست ساله هست هر شب میبرم خانه میگذارم جلوی مادرم که دسته کند!

اینطوری کیف میکند پسرش چقدر کار کرده و هرچه قدر هم دلش بخواهد برمیدارد.

سلامتی چنین پسرهایی …

  • برباد رفته

برای کسانیکه دوستان خوبی دارند

ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﺎﯾﻞ ﺍﺳﺖ ﺻﻮﺭﺕ ﺣﺴﺎﺏ ﺭﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﮐﻨﺪ،

ﺑﺪﺍﻥ ﻋﻠّﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺟﯿﺒﯽ ﻣﻤﻠﻮ ﺍﺯ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺭﺩ،

ﺑﻠﮑﻪ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﻭ ﺭﻓﺎﻗﺖ ﺭﺍ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﭘﻮﻝ ﺍﺭﺝ ﻣﯽﻧﻬﺪ.

ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﺤﻞّ ﮐﺎﺭ، ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﭘﺬﯾﺮﻧﺪ؛

ﻧﻪ ﺑﺪﺍﻥ ﻋﻠّﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺣﻤﻘﻨﺪ،

ﺑﻠﮑﻪ ﭼﻮﻥ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﺭﺍ، ﻧﯿﮏ ﻣﯽﺩﺍﻧﻨﺪ!

ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺟﻨﮓ ﻭ ﺩﻋﻮﺍﯾﯽ،

ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﭘﻮﺯﺵ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ،

ﻧﻪ ﺑﺪﺍﻥ ﻋﻠّﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺪﯾﻮﻥ ﺷﻤﺎ ﻣﯽﺩﺍﻧﻨﺪ؛

ﺑﻠﮑﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺧﻮﺩ ﻣﯽﺩﺍﻧﻨﺪ...

ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﻣﺘﻨﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺮﺍﻙ ﻣﻴﮕﺬﺍﺭﻧﺪ،

ﻧﻪ ﺑﺪﺍﻥ ﺳﺒﺐ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﺑﻬﺘﺮﯼ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻨﺪ،

ﺑﻠﮑﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻬﺮ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻭ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ

ﯾﮏ ﺭﻭﺯ، ﻫﻤﮥ ﻣﺎ ﺍﺯ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺟﺪﺍ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺷﺪ!

ﺩﻟﻤﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻔﺘﮕﻮﻫﺎﯼ ﺧﻮﯾﺶ ﺩﺭﺑﺎﺭﮤ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻭ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺗﻨﮓﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ!

ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺁﻭﺭﺩ.

ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻭ ﻣﺎﻩﻫﺎ ﻭ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺍﺯ ﭘﯽ ﻫﻢ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﺬﺷﺖ...

ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﯿﭻ ﺗﻤﺎﺳﯽ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ.

ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﺎ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻋﮑﺲﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ از ما ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪ:

"ﺍﯾﻨﻬﺎ ﭼﻪ ﮐﺴﺎﻧﻨﺪ در کنار شما؟"

ﻭ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺍﺷﮑﯽ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ

ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺯﺩ...

ﺯﯾﺮﺍ ﺳﺨﻨﯽ ﺑﺲ ﻣﺆﺛّﺮ ﻗﻠﺐ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﺘﺄﺛّﺮ ﻣﯽﺳﺎﺯﺩ؛

ﭘﺲ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﮔﻔﺖ:

"ﺍﯾﻨﻬﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺴﺎﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ

ﮔﺬﺭﺍﻧﺪﻩﺍﻡ"...

  • برباد رفته

یک تجربه یک درس

وسیع باش

دلتنگ که شدی

منتظر نباش کسی دل گرفته ات را باز کند،

بلند شو و قدمی بردار.

دل یک نفر را شاد کن،

دلت خود به خود باز می شود.

قوی باش

و پیش از آنکه کسی را دوست داشته باشی

خودت را دوست داشته باش.

تا همچنان باشی

در لحظه هایی که کسی برای تو نیست.

صبور باش

زمان خیلی چیزها را حل خواهد کرد.

گاهی مساله های به ظاهر بزرگ و پیچیده توانایی و هوش زیادی نمی خواهد.

کمی زمان می خواهد تا آرام تر شوی و مساله  را کوچک تر و ساده تر ببینی.

و عاشق باش ...

برای آنکه دوستش داری دعا کن

بدون آنکه دلیلی برای دوست داشتنت بیابی

ببین چه احساس رضایتی پیدا خواهی کرد

  • برباد رفته

مادرم دیدنت آرزویم است

مادرم ...

گمان مبر که فراموش کردمت ! هرگز ...

تمام لحظات با تو بودن را 

تمام کودکی ام را

تمام دوران تحصیلم را

تمام گذشته را

جزء به جزء به خاطر دارم !

من تمام روزهای پایان عمرت را

وقت رفتنت ... وای که چه روزهای سختی بود !

همه را بیاد دارم ! همه را ...

برای تمام آن روزها ئی که تو بودی و تنها توبودی که ایستادی

شرمنده ات خواهم ماند !

دعا کن برایم ...

دعا کن بتوانم فراموش کنم تمام درد و رنجهای تو را !

شاید آرام گیرم و بتوانم ادامه دهم .

مــــادرم دیدنت آرزویم است!!!

  • برباد رفته

من همیشه خوشحالم

من همیشه خوشحالم، می دانید چرا ؟

برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم.

انتظارات همیشه صدمه زننده هستند.

زندگی کوتاه است، پس به زندگی ات عشق بورز، خوشحال باش و لبخند بزن.

فقط برای خودت زندگی کن

و قبل از اینکه صحبت کنی ،گوش کن؛

قبل از اینکه بنویسی، فکر کن؛ 

قبل از اینکه خرج کنی، درآمد داشته باش؛ 

قبل از اینکه دعا کنی، ببخش؛

قبل از اینکه صدمه بزنی، احساس کن؛

قبل از تنفر ، عشق بورز؛ 

و به قول دوست خوبمان:

http://jio-aikido7.blog.ir/

و قبل ازاینکه برایت قرآن بخوانند تا آرامش بگیری،

خود قرآن بخوان
و قبل ازینکه بر تو نماز بخوانند ،

خود از برای خود نماز بخوان!!!

پس

زندگی این است. احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر...

  • برباد رفته
به جز از عشق
که اسباب سرافرازی بود
آزمودیم همه
کار جهان بازی بود