درد یعنی غم داری و بخندی و به روت نیاری
درد یعنی دورت شلوغه و کسی نداری
درد یعنی تو خاک خودت غریب دیاری
درد یعنی شرمنده ی سفره ی بچه هاتی
درد یعنی بدهکار عمر و لحظه هاتی
درد یعنی دلتنگ دلیل خنده هاتی
من درد مشترکم منو فریاد کن
همدرد اگه نیستی گاهی ازم یاد کن
من از خودم بریدم و به انتها رسیدم و از هر غریب و آشنا پُرم
من درد مشترکم منو فریاد کن
همدرد اگه نیستی گاهی ازم یاد کن
من از خودم بریدم و به انتها رسیدم و از هر غریب و آشنا پُرم
درد نون و درد بی یاری ، دردی که از آشنا داری
درد بی خوابی و بیداری ،واسه فردات
باور اینکه خیلی تنهایی و وصله ی ناجور دنیایی
عمریه بیخودی تو رویایی و خالیه دستات
وقتی که دستِ بسته نشستی و خسته ای
حتی به غصه هات وابسته ای
زندگی تو این شرایط یعنی درد
ترانه سرا و خواننده: رضا صادقی