کارمند که باشی، مخصوصا از نوع دولتیش

مجبور هستی خیلی کارها و چیزها را قبول کنی و بپذیری

کارهائی که با نظرات و ایده ها وتفکراتت ، تضاد دارد

و خیلی وقت ها ، پذیرشش خیلی سخت و جانفرساست

اینکه نحوه ی  ورود به خدمت در دستگاه های دولتی ما ، قاعده خاصی ندارد

امری ساده و پیش پا افتاده است

هرکس پری دارد

پارتی دارد

هرکسی هم آشنای کسی است که جائی مشغول بکار است

این مدیر فلان خانمی که اهل حال است را می آورد و استخدام میکند

آن یکی ، دختر عمه دائیش را استخدام میکند

دیگری عروس فلان درجه دار را که همشهریش هم هست  را بکار می گیرد

و آن مدیر هم هرکسی را که می شناسد ، می آورد سرکار

و این میشود که کنترل نیرو و مدیریت برآنها خیلی خیلی دشوار می شود

هرکاری بکنی یکی از نور چشمی ها را ناراحت کرده ای

پس همین میشود که یک امضاء و تائید ساده بیش از یک ماه زمان میبرد

بیچاره ایران

به دست بد مردم وقومی افتاده است

ایران من

ایران من

ای کشور ویران من