من اگر کافر و بی دین و خرابم؛ به تو چه
من اگر مست می و شرب و شرابم ؛ به توچه

تو اگر مستعد نوحه و آهی٬ چه به من
من اگر عاشق سنتور و ربابم ؛ به تو چه

تو اگر غرق نمازی٬چه کسی گفت چرا
من اگر وقت اذان غرقه به خوابم ؛ به تو چه

تو اگر لایق الطاف خدایی٬ خوش باش
من اگر مستحق خشم و عتابم ؛به تو چه

دنیا گر چه سراب است به گفتار شما
من به جِد طالب این کهنه سرابم ؛به تو چه

تو اگر بوی عرق میدهی از فرط خلوص
و من ار رایحه ی مثل گلابم؛ به تو چه

من اگر ریش٬ سه تیغ کرده ام از بهر ادب
و اگر مونس این ژیلت و آبم ؛ به تو چه

تو اگر جرعه خور باده کوثر هستی
من اگر دُردکش باده ی نابم ؛ به تو چه

تو اگر طالب حوری بهشتی٬ خب باش
من اگر طالب معشوق شبابم ؛ به تو چه

تو گر از ترس قیامت نکنی عیش عیان
من اگر فارغ از روز حسابم ؛ به تو چه

شاعر:سیمین بهبهانی