۱۷۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

نوشته ی زیبا منصوب به دکتر شریعتی

اﮔر ﺩﯾﺪید ﮐﺴﯽ ﻏﯿﺮ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻏﺬﺍ ﻣﯿﺨﻮﺭد ﻭ ﻣﮑﺚ ﻣﯿﮑﻨد

ﺑﺪانید ؛ " ﻧﺎﺭﺍحت هست "...
ﺍﮔر ﺩﯾﺪید ﮐﺴﯽ ﺍﺻﻼ ﺍﺷﮏ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎنﺵ ﻧﻤﯿﺎیﺩ 

ﺑﺪانیدﺧﯿﻠﯽ " ﺗﻮ ﺩﺍﺭد "...

ﺍﮔر ﺩﯾﺪید ﮐﺴﯽ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﯿﺨﻨﺪد،

ﺑﺪانید " خیلی ﺯﺧﻢﺧﻮﺭﺩﻩ  است"...
ﺍﮔر ﺩﯾﺪید ﮐﺴﯽ ﺑﻪ همه ﭼﯿﺰ ﺑﯽ ﺗﻮجه هست ،

ﺑﺪانید" ﺯﻣﺎﻧﯽ ، ﺯﯾﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺣﺪ ، ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩه است "...

ﺍﮔر ﺩﯾﺪید ﮐﺴﯽ توی ﺍﺣﻮﺍﻝ ﭘﺮﺳﯽ، ﻫﯽ ﻣﯿﮕوید: ﺷُﮑـــﺮﺑﺪ ﻧﯿﺴﺘﻢ ،

ﺑﺪانید " ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕوید ، ﻧﻪ ﺣﺎﻟﺶ ﺧﻮﺑ هست ﻧﻪﺭﻭﺯﮔﺎﺭﺵ "...

ﺍﮔر ﺩﯾﺪید ﮐﺴﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﻓﯿﻠﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨد ،

ﺑﺪانید " ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻋﺎﻃﻔﯽ ، ﮐﻤﺒﻮﺩ ﺩﺍﺭد "...

ﺍﮔر ﺩﯾﺪید ﮐﺴﯽ ﺯﯾﺎﺩ ﺁﻫﻨﮓ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨد ،

ﺑﺪانید" ﺩﺭﺩﻫﺎیش را ، ﺧــِــــیـﻠﯿﻬﺎ نمی فهمند "...

ﺍﮔر ﺩﯾﺪید ﮐﺴﯽ ﺧﻮﺩش را ﺍﺯ ﺩﯾﺪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻗﺎﯾﻢ ﻣﯿﮑﻨد

ﺑﺪانید " ﺍﺯ ﺧــِــــــــیلی ها ﺿﺮﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ است "...

اگر دیدید کسى زیادمیخوابد

بدانید"خیلى تنهاست"...

ﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﻣﯿﺒﯿﻨﯿﻢ ، ﻭﻟـــﯽ ﺗﻮﺟﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﯿﻢ....!¡

افسوس

  • برباد رفته

زنده باد میان سالی:

زنده باد میان سالی:

که آدمی در آن نه هول و ولع و شتاب جوانی را دارد،

و نه دیگر فکر می کند که همه کاره ی عالم است و اختیارش نامحدود؛

نه در حسرت نداشته ها غرق است

و نه داشته های خیالی را در سر می پروراند.

میان سالی یعنی قدردانی از آنچه داری.

میان سالی یعنی بهترین دوران زندگی،

میان سالی، یعنی دیدن یکی دو تار موی سفید در هر ماه؛

یعنی آگاهی تدریجی از اینکه تو جاودانه نیستی؛

رو به پایانی،

و اینکه فرصت زیستن چقدر اندک است.

میان سالی یعنی اینکه وقت نداری حسرت گذشته و آینده را بخوری.

میان سالی، یعنی اینکه زندگی را همین لحظاتی که در آنها هستی بدانی

و نه چیزی که در گذشته بوده و یا چیزی که خواهد آمد.

میان سالی یعنی اینکه می فهمی آدم ها همینند که هستند،

و آنها را همانطور که هستند دوست بداری.

میان سالی یعنی شروع پختگی؛

آرامش،

زود از کوره درنرفتن،

هیجانی (منفی) نشدن،

استقامت ورزیدن، و ...

میان سالی یعنى هنوز هم فرصت باقیست تا از زندگى لذت ببری

میانسالی زیباست

  • برباد رفته

نکته ای ظریف درباره خانه تکانی

خانه تکانی ها نزدیک است

لیست کارای که باید انجام دهیم

پاک کردن غم گذشته

دورریختن کینه

شستن افکارمنفی

چیدن عشق درطاقچه

سبزکردن مهر

خرید شادی وحراج محبت

  • برباد رفته

یک متن زیبا از الطاف خدا

از طرف خدا :

عالم ز برایت آفریدم،گله کردی

از روح خودم در تو دمیدم،گله کردی

گفتم که ملائک همه سرباز تو باشند

صد ناز بکردی وخریدم،گله کردی

جان ودل وفطرتی فراتر ز تصور

از هر چه که نعمت به تو دادم،گله کردی

گفتم که سپاس من بگو تابه تو بخشم

بر بخشش بی منت من هم گله کردی

بااین که گنه کاری و فسق تو عیان است

خواهان توام،تویی که از من گله کردی

هر روز گنه کردی ونادیده گرفتم

بااینکه خطای تو ندیدم،گله کردی

صد بار تورامونس جانم طلبیدم

از صحبت بامونس جانت گله کردی

رغبت به سخن گفتن بایار نکردی

بااینکه نماز تو خریدم،گله کردی

بس نیست دگر‌‌ بندگی وطاعت شیطان؟؟

بس نیست دگر هر چه که از ماگله کردی؟؟!

از عالم وآدم گله کردی وشکایت

خود باز خریدم گله ات را،گله کردی...

*********
همیشه شکر گذار خداباشیم و به آنچه داریم قانع وشاد

شکرت خدا

  • برباد رفته

جملاتی که با طلا باید نوشت؛

گاهی لب های خندان بیشتر از چشم های گریان”درد”می کشند .. 

                            ***********************                            

“پایِ “معرفت که می آید وسط  “دستِ “خیلی ها کوتاه میشود. .

**********************

یادتان باشد همیشه خودتان بندازید تا بگیرنتان..

اگر خودتان را بگیرید می اندازنتان !

*********************

مرد ترین آدمهایی که در زندگیم دیدم آنهایی بودند که بعد اشتباهشان گفتند :

معذرت میخواهم ..

********************

مزرعه را موریانه خورد،ولی ما برای گنجشک ها مترسک ساختیم

لعنت به این حماقت!

*******************

آنهایی که در زندگیتان نقشی داشته اند را دوست بدارید نه آنهایی که برایتان نقش بازی کرده اند ..

******************

“زمان” وفاداری آدمها را ثابت میکند نه “زبان” ..

  • برباد رفته

عکس نوشت:ما و زندگی

  • برباد رفته

شعر مردود از رضا کیانی

وقتی فقط به خواسته محدود می شویم

در امتحان عاطفه مردود می شویم


مانند روزنامه ـ همین روزمره ها ـ

در پیشخوان جامعه موجود می شویم


تا دفن می شویم در اعماق ذهن خود

یک روز سنگواره و یا کود می شویم


هرگز حریف نیل خروشان نبوده ایم

ما ناامید وارد این رود می شویم


موسی کجاست ؟ نیست عصایی ! در این میان

از لشکر فراعنه نابود می شویم


با برگهای توت در اطراف کرم تن ،

در تارهای ماندنمان پود می شویم


پروانه می شدیم ولی تف به شانس ، باز

در مرزهای حادثه مسدود می شویم


پایان ماست شعله ی اطراف پیله ها

در هیزم حقارت خود دود می شویم


اینجا خلیل یخ زده از عشق ، دوستان

تسلیم محض آتش نمرود می شویم


در این جهان که قسمت ما عاشقی نبود

تقدیر ماست ، آنچه که فرمود می شویم

  • برباد رفته

اگه شما هم با این متن موافق هستین ، به اشتراک بزارین

آهای (چینی ها )!!!

دیگر پولمان را حرام ترقه ها و جنس های گوناگون شما نمی کنیم

چهارشنبه سوری جشن ماست.

از امسال آتش درست می کنیم  و از روی آن می پریم و شادی می کنیم.

از امسال قاشق زنی می کنیم و به هم شیرینی می دهیم .

از امسال جشنی واقعی می گیریم.

از امسال در آستانه سال نو خیابان ها را رنگارنگ می کنیم .

به هم عشق می ورزیم.

از امسال چهارشنبه سوری را ایرانی برگزار می کنیم.

از امسال به کودکانمان خواهیم آموخت که چهارشنبه سوری جشن شادی است

جشن سپاس از خدای یگانه است

نه ترس و وحشت.

چهارشنبه سوری جشن ماست.

تک تک ما حتی در برابر جشن های سرزمینمان مسؤلیم چون بخشی از تاریخ و فرهنگ ماست.


  • برباد رفته

تعریف سیم آخر

عزیز دلم، می دانی سیم آخر چیست؟

همه خیال میکنند که سیمِ آخر ساز است.

حتی یک نوازنده بی سواد روی صحنه زد به سیم آخر تارش گفت:

این هم سیم آخر!

اما سیم آخر یعنی وقتی میرفتند قمار، سکه زرشان را که میباختند،

جیبشان را میگشتند،

آخرین سکة سیم را هم به قمار میزدند.

میزدند به سیم آخر،

به امید بردن همه هستی،

یا به باد دادن آخرین سکة نیستی
*****************
نوسنده : عباس معروفی

  • برباد رفته

شعر غلط پشت غلط از علیرضا غزوه

ما کتاب کهنه ای هستیم سرتا پا غلط!

خواندنی ها را سراسر خوانده ایم امّا غلط!

سال ها تدریس می کردم خطا را با خطا

سال ها تصحیح می کردم، غلط را با غلط!

بی خبر بودم دریغا از اصول الدین عشق!

خط غلط، انشا غلط، دانش غلط، تقوی غلط!

دین اگر این است ! بی دینان زِ ما مؤمن ترند

این مسلمانی ست آخر؟  لا غلط الّا غلط !

روز اوّل درس مان دادند، یک دنیا فریب

روز آخر مشق ما این بود: یک عُـقـبا غلط!

گفتنی ها را یکایک هر چه باد و هر چه بود

شیخــنا فرمود امّا یا خطا شد یا غلط!

گفتم از فرط غلط ها دفتر دل شد سیاه!

گفت می دانم غلط داریم آخر تا غلط !

روی هر سطری که خواندیم از کتاب سرنوشت

دیده ی من یک غلط می دید و او صدها غلط!

یا رب از تو مغفرت زیباست، از ما اعتراف

یا رب از تو مرحمت می زیبد و از ما غلط!

  • برباد رفته
به جز از عشق
که اسباب سرافرازی بود
آزمودیم همه
کار جهان بازی بود